جدول جو
جدول جو

معنی سابیونت - جستجوی لغت در جدول جو

سابیونت(یُ)
یکی از قصبات کوچک اسپانیاست که در ایالت ژان (جیان) قرب گادالیمار واقع است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سابین
تصویر سابین
(دخترانه و پسرانه)
سروکوهی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از لابیرنت
تصویر لابیرنت
هر چیز دارای حفره های پیچ در پیچ مثلاً لابیرنت گوش داخلی، مکانی دارای راه های پیچ در پیچ که به هم مرتبط هستند، هزارتو، ماز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کامیونت
تصویر کامیونت
خودرو باری کوچک تر از کامیون و بزرگ تر از وانت، کامیون کوچک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابیون
تصویر ابیون
تریاک، شیرۀ تلخ مزه و قهوه ای رنگی که از پوست خشخاش گرفته می شود، شیرۀ کوکنار، دارای الکلوئیدهای متعدد، از جمله مرفین، کودئین، نارکوتین، پاپاوریم و نارسئین است، در یک گرم آن درحدود پنج سانتی گرم مرفین وجود دارد. در تسکین درد، سرفه و اسهال مؤثر است، ریه و معده را تخدیر می کند، افیون، اپیون، پادزهر، تریاق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سالیون
تصویر سالیون
کرفس، تخم کرفس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سابیدن
تصویر سابیدن
ساییدن، برای مثال به بالا ستاره بساید همی / تنش را زمین برگراید همی (فردوسی - ۲/۱۷۶ حاشیه)
فرهنگ فارسی عمید
قوم قدیم از نژاد لاتین است که در ایتالیا در حوالی رم و در دامنه ها و ارتفاعات جبال آپنین مرکزی در ناحیۀ سابین سکونت داشتند، بعدها بدشتها و جلگه های حوالی رم سرازیر شدند و بقیادت تاتیوس پادشاه خود ضد رومیان شوریدند و آتش جنگ میان سابینها و رومیان شعله ور شد، بعد از آخرین جنگ قراردادی منعقد گردید که بموجب آن سابینها در مجاورت رومیان و در شهر رم اقامت گزیدند ولی تحت حکومت تاتیوس و مجلس اعیان خود بودند، مدتی بعد بطور قطعی مغلوب و برومیان ملحق شدند و از سال 220 قبل از میلاد در دورۀ دانتاتوس کنسول روم کاملاً فرمانبردار روم گشتند
لغت نامه دهخدا
نام یکی از ممالک مرکزی قدیم ایتالیا بود که در شمال لاسیوم و در مغرب سامنیوم و در مشرق اتروریا و در جنوب پیسنوم و میان جبال آپنین و مجرای دو رود خانه تیبروآنیو و در میان ایالات کنونی امبری و آبروز اولتریور قرار داشت، ناحیۀ سابین پوشیده از جنگل بود و برای زراعت مناسب بود لکن زیتون و تاک و بلوط فراوان داشت و حیوانات اهلی نیز در آن نگاهداری میشد، رجوع به ترجمه تمدن قدیم فوستل دوکولانژ ص 482 و قاموس الاعلام ترکی ج 4 شود
رودخانه ای است در ایالات متحدۀ آمریکا، که از ایالت تکزاس سرچشمه میگیرد و در این ایالت و ایالت لویزیان ابتدا بسمت جنوب شرقی و بعد بسوی جنوب جریان می یابد و پس از طی 500 هزار گز به خلیج مکزیک می ریزد
لغت نامه دهخدا
ناحیه ای است به قرب بحرین، (نزهه القلوب ص 137)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
افیون. اپیون. هپیون. مهاتل. مهاتول. تریاک:
بریده هوش جهان هیبت تو چون ابیون.
رجوع به اپیون و هپیون شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
تخم کرفس کوهی است. (برهان) (آنندراج) (شرفنامۀ منیری) (الفاظ الادویه). اسم یونانی کرفس را گویند، رستنی باشد معروف. (برهان) (تحفۀ حکیم مؤمن). تخم کرفس کوهی است اما در کتب طبی فطراسالون گفته و صحیح همین است و یونانی است و فطرا بمعنی کرفس است و سالیون کوه. (رشیدی) (آنندراج) ، جعفری. (سبزی خوردن) ، تخم جعفری کوهی. (استینگاس)
لغت نامه دهخدا
(بِ)
جمع واژۀ سابق، در حالت رفعی. رجوع به سابق شود
لغت نامه دهخدا
نسبت به نوعی از درخت خرنوب، رجوع به دزی ج 1 ص 620 شود
لغت نامه دهخدا
(لَ گَ کَ دَ)
در تداول عوام بجای ساییدن. رجوع به ساییدن شود: کاسبی کاه سابی است
لغت نامه دهخدا
درخت ابهل است و از اسانسی که از شاخه های آن میگیرند در داروسازی استفاده میشود، رجوع به کارآموزی داروسازی ص 208 و ابهل در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
ازدر ساییدن. درخور ساییدن. محتاج ساییدن. رجوع به ساییدنی شود
لغت نامه دهخدا
(رَ)
لپ رهونیت، کاخی بزرگ چهار گوش (200 گز * 150 گز) به مصر. در محل کنونی دهکدۀ هواره به مشرق دریاچۀ مریس. داخل آن شامل عده ای بسیار از اطاقهای کوچک و تاریک به شکل مربع بود که بتوسط دالانهای درهم به هم ارتباط داشتند و بیگانگان بهیچوجه نمیتوانستند در آنها راه خویش را بیابند. آنجا مقبره پیرامید آمنمهات (م ن ) سوم از سلسلۀ دوازدهم بود، نیز در اقریطش (کرت) لابیرنتی بود که ددال آن را برای مینوتر ساخت، نیز در ایتالیا در شهر کلوتریوم لابیرنت دیگری وجود داشته است
لغت نامه دهخدا
(رَ)
از یونانی لابورینتس. بنائی مشتمل بر قطعات متعددّه که پیدا کردن مدخل و مخرج آنها بسیار صعب باشد
لغت نامه دهخدا
(مُ)
محل ملاقات اسکندر و نه آرخ، یعنی یکی از شهرهای ساحلی که بعضی تصور کرده اند این محل بندرعباس کنونی بوده. (ایران باستان ج 2 ص 1869)
لغت نامه دهخدا
مارکوس کلیوس، حقوق دان رومی است که درقرن اول میلادی میزیست و بسال 69 میلادی مقام کنسولی روم را یافت، قانون معروفی بدست او تنظیم گردیده است
ماسوریوس، حقوق دان رومی است که در قرن اول میلادی میزیست و کتب متعددی تألیف کرده است
لغت نامه دهخدا
الوس، ، شاعر و خطیب لاتینی متوفی بسال 14 قبل از میلاد از دوستان و پیروان اوید شاعر بزرگ لاتینی بود، اشعاری متنوع از آن جمله منظومه ای درباره تزه سروده بود که در دست نیست
از رجال روم قدیم و در زمان امپراطوری اگوست و قریب بمیلاد مسیح والی شام بود، در دورۀ حکمرانی او یهودیان شورشی کردند که بوسیلۀ سربازان رومی در هم شکسته شد
لغت نامه دهخدا
تصویری از سالیون
تصویر سالیون
یونانی رواس (کرفس الما) از گیاهان کرفس آبی
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی بار کش کامیون کوچک (معمو ظرفیت آن از 5، 1 تن متجاوز نیست)
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی زولبیایی بنایی که قطعات و شعب اصلی و فرعی بسیار دارد بطوری که یافتن مدخل و مخرج آن بسیار مشکل باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابیدن
تصویر سابیدن
در خور سابیدن ساییدنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابیون
تصویر ابیون
افیون اپیون هپیون مهاتل مهاتول تریاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساونت
تصویر ساونت
هندی مردانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کامیونت
تصویر کامیونت
((نِ))
اتومبیل باری کوچک و کم ظرفیت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سابیدن
تصویر سابیدن
((دَ))
ساییدن، کوبیدن و نرم کردن، به هم مالیدن، سوهان زدن، صیقل دادن، لمس کردن، سابیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لابیرنت
تصویر لابیرنت
((رَ))
ساختمانی که دهلیزهای اصلی وفرعی بسیار دارد، تودرتو، پیچ در پیچ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کابینت
تصویر کابینت
((نِ))
قفسه دردار، گنجه ای که دارای طبقه و در است به ویژه قفسه آشپز خانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کابینت
تصویر کابینت
گنجه
فرهنگ واژه فارسی سره
ساییدن، سودن، کوبیدن، نرم کردن، سوهان زدن، صیقلی کردن، زدودن، پاک کردن، جلا دادن، صیقل دادن، براق کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خواب بک لابیرنت: جزئیات یک موضوع اسرار آمیز را کشف خواهید کرد
شما در یک لابیرنت هستید: یک مسئله سری برملا می شود
در یک لابیرنت گم می شوید:ناکامی از همه طرف شما را احاطه می کند
خروج لابیرنت را پیدا می کنید: جوابی برای شک و تردیدهایتان خواهید یافت
موفق نمی شوید خروج را پیدا کنید: مراقب اشتباهات اشخاص بی ملاحظه باشید
- کتاب سرزمین رویاها
فرهنگ جامع تعبیر خواب