معنی سابیدن سابیدن سابیدَن ساییدن، برای مثال به بالا ستاره بساید همی / تنش را زمین برگراید همی (فردوسی - ۲/۱۷۶ حاشیه) ساییدن، برای مِثال به بالا ستاره بساید همی / تنش را زمین برگراید همی (فردوسی - ۲/۱۷۶ حاشیه) تصویر سابیدن فرهنگ فارسی عمید