رستنی باشد که آن را مردم گیا خوانند و بعربی لفاح گویند و بیخ آن را اصل اللفاح نامند. (برهان) (آنندراج). مردم گیا، لفاح و اقسام میباشد و قوتش تا چهار سال باقی ماند و قوی ترین اجزاء، پوست بیخ لفاح و مستعمل از آن عصاره و آب سایلۀ اوست. در سوم سرد و خشک و ثمرش سرد و تر و جوف بیخ او عدیم القوت است. (الفاظ الادویه). رجوع به سابیزک و لفاح در این لغت نامه شود
رستنی باشد که آن را مردم گیا خوانند و بعربی لفاح گویند و بیخ آن را اصل اللفاح نامند. (برهان) (آنندراج). مردم گیا، لفاح و اقسام میباشد و قوتش تا چهار سال باقی ماند و قوی ترین اجزاء، پوست بیخ لفاح و مستعمل از آن عصاره و آب سایلۀ اوست. در سوم سرد و خشک و ثمرش سرد و تر و جوف بیخ او عدیم القوت است. (الفاظ الادویه). رجوع به سابیزک و لفاح در این لغت نامه شود
دهی است از دهستان ماهیدشت بالا بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان، واقع در 21000 هزارگزی جنوب کرمانشاه، کنار رود خانه مرک. دشت، سردسیر. دارای 330 تن سکنه. زبان فارسی، کردی. آب آن از رود خانه مرک، محصول آنجا غلات، حبوبات، صیفی، چغندرقند، برنج، تریاک، لبنیات و در گامیزج پائین مختصر میوه جات. شغل اهالی زراعت، گله داری. راه آن مالرو است. (تابستان از رباط اتومبیل میتوان برد) گامیزج در دو محل بفاصله 3000 گز واقع شده به علیا و سفلی مشهور است. سفلی دارای 235 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران، ج 5)
دهی است از دهستان ماهیدشت بالا بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان، واقع در 21000 هزارگزی جنوب کرمانشاه، کنار رود خانه مرک. دشت، سردسیر. دارای 330 تن سکنه. زبان فارسی، کردی. آب آن از رود خانه مرک، محصول آنجا غلات، حبوبات، صیفی، چغندرقند، برنج، تریاک، لبنیات و در گامیزج پائین مختصر میوه جات. شغل اهالی زراعت، گله داری. راه آن مالرو است. (تابستان از رباط اتومبیل میتوان برد) گامیزج در دو محل بفاصله 3000 گز واقع شده به علیا و سفلی مشهور است. سفلی دارای 235 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران، ج 5)
صمغ نباتی است مسخن و ملطف و جالی و محلل ریاح و اورام سلبه و مدر حیض و مسهل بلغم غلیظ و این معرب سکبینه است. (منتهی الارب) (از آنندراج). به پارسی سغبین است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) (از بحر الجواهر) : از آن جمله که موجود نباشد الا به اصفهان سکبینج و جاوشیر و ترنجبین. (ترجمه محاسن اصفهان ص 40)
صمغ نباتی است مسخن و ملطف و جالی و محلل ریاح و اورام سلبه و مدر حیض و مسهل بلغم غلیظ و این معرب سکبینه است. (منتهی الارب) (از آنندراج). به پارسی سغبین است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) (از بحر الجواهر) : از آن جمله که موجود نباشد الا به اصفهان سکبینج و جاوشیر و ترنجبین. (ترجمه محاسن اصفهان ص 40)
مردم گیاه. (ناظم الاطباء). شابیزک یا بلادن، آتروپا بلادنا که میوه های آن بنفش و تیره و دارای مادۀ سمی آتروپین است که بعنوان مخدّر بکار میرود و مهرگیاه ماندرا گورا که مادۀسمّی آن در ریشه های ضخیم جمع میشود و در میان تمام ملل در موضوع ریشه آن افسانه هائی شایع است و آن را سگ کن نیز میگویند. (گیاه شناسی حسین گل گلاب ص 239)
مردم گیاه. (ناظم الاطباء). شابیزک یا بلادن، آتروپا بلادنا که میوه های آن بنفش و تیره و دارای مادۀ سمی آتروپین است که بعنوان مخدّر بکار میرود و مهرگیاه ماندرا گورا که مادۀسمّی آن در ریشه های ضخیم جمع میشود و در میان تمام ملل در موضوع ریشه آن افسانه هائی شایع است و آن را سگ کن نیز میگویند. (گیاه شناسی حسین گل گلاب ص 239)
بر وزن و معنی سابیزج است که مردم گیاه و لفاح باشد و سابیزج معرب آن است. (برهان) (آنندراج). سابیزک صحرائی، آن مانند آدمی نر و ماده میباشد، خوردنش بیهوشی آرد و ببوئیدن نیز همان عمل کند. (نزهه القلوب). لقاح اسم عربی است و بفارسی سابیزک نامندو آن ثمر یبروح است. (تحفۀ حکیم مؤمن). شابیزج و شابیرج و شابرج. (فهرست مخزن الادویه). ساپرک. (شعوری). مردم گیاه. مهر گیاه. یبروح الصنم. سبیزه. بار درخت یبروح. سیب مور. رجوع به لفاح و مردم گیاه شود
بر وزن و معنی سابیزج است که مردم گیاه و لفاح باشد و سابیزج معرب آن است. (برهان) (آنندراج). سابیزک صحرائی، آن مانند آدمی نر و ماده میباشد، خوردنش بیهوشی آرد و ببوئیدن نیز همان عمل کند. (نزهه القلوب). لقاح اسم عربی است و بفارسی سابیزک نامندو آن ثمر یبروح است. (تحفۀ حکیم مؤمن). شابیزج و شابیرج و شابرج. (فهرست مخزن الادویه). ساپرک. (شعوری). مردم گیاه. مهر گیاه. یبروح الصنم. سبیزه. بار درخت یبروح. سیب مور. رجوع به لفاح و مردم گیاه شود
یونانی تازی گشته پرزیکه از گیاهان دارویی صمغی که از گیاه سکبینه استخراج شود و در طب از آن به عنوان مقوی و قاعده آور و ضد تشنج استفاده میگردد. این صمغ دارای بوی نسبتا مطبوع است ولی مزه تلخ دارد و دارای خواص صمغ باریجه است، علف سکبینه گیاهی است پایا از تیره چتریان و دارای ساقه های ضخیم است ارتفاعش بین 1 تا 2 متر میرسد برگهایش سبز و پوشیده از کرکهای ریز است. گلهایش زرد و میوه اش به درازای 10 تا 12 میلیمتر و به قطر 2 میلیمتر است. دانه این گیاه را نیز در تداوی به کار برند و به نام حب السکبینج می نامند. گیاه مذبور در نواحی البرز و شمال ایران به فراوانی میروید سکوینه صغبین سکبنی سکبیج سکبینج
یونانی تازی گشته پرزیکه از گیاهان دارویی صمغی که از گیاه سکبینه استخراج شود و در طب از آن به عنوان مقوی و قاعده آور و ضد تشنج استفاده میگردد. این صمغ دارای بوی نسبتا مطبوع است ولی مزه تلخ دارد و دارای خواص صمغ باریجه است، علف سکبینه گیاهی است پایا از تیره چتریان و دارای ساقه های ضخیم است ارتفاعش بین 1 تا 2 متر میرسد برگهایش سبز و پوشیده از کرکهای ریز است. گلهایش زرد و میوه اش به درازای 10 تا 12 میلیمتر و به قطر 2 میلیمتر است. دانه این گیاه را نیز در تداوی به کار برند و به نام حب السکبینج می نامند. گیاه مذبور در نواحی البرز و شمال ایران به فراوانی میروید سکوینه صغبین سکبنی سکبیج سکبینج