معنی سانیز - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با سانیز
سامیز
- سامیز
- سُوهان، سنگی که برای تیز کردن کارد یا شمشیر و مانند آن به کار می رود، فَسان، فَسَن، سان، سان ساو، سَنگ ساو، مِسَنّ
فرهنگ فارسی عمید
ساکیز
- ساکیز
- نمد، پارچۀ کلفتی که از پشم یا کرک می مالند و از آن کلاه یا چیزهای دیگر درست می کنند
فرهنگ فارسی عمید