- زیارتگاه
- محل زیارت، مزار، زیارتخانه
معنی زیارتگاه - جستجوی لغت در جدول جو
- زیارتگاه
- جای زیارت، مزار، مرقد امام یا امامزاده یا شخص بزرگ که مردم به زیارت آن می روند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مزار، زیارتگاه
مسیتنامه
کیفرگاه آن جا که گناهکاران را تنبیه کنند محل سیاست
محل مخصوص عقوبت کردن و به مجازات رسانیدن مجرمان، جای سیاست
محل رستاخیز
محل اکتشاف
منشا
تاختگاه تاراجگاه تروفتگاه
بامداد، صبح، مشرق
کرسی و صندلی که بر آن نشینند
کرسی، صندلی، تخت، چهارپایه ای برای نشستن، برای مثال نهادند زرّین یکی زیرگاه / نشست از برش پهلوان سپاه (فردوسی - ۷/۵۸۸)