جدول جو
جدول جو

معنی زیارتگاه - جستجوی لغت در جدول جو

زیارتگاه
محل زیارت، مزار، زیارتخانه
تصویری از زیارتگاه
تصویر زیارتگاه
فرهنگ لغت هوشیار
زیارتگاه
جای زیارت، مزار، مرقد امام یا امامزاده یا شخص بزرگ که مردم به زیارت آن می روند
تصویری از زیارتگاه
تصویر زیارتگاه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زیارتگه
تصویر زیارتگه
مزار، زیارتگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیارتنامه
تصویر زیارتنامه
مسیتنامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاستگاه
تصویر سیاستگاه
کیفرگاه آن جا که گناهکاران را تنبیه کنند محل سیاست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاستگاه
تصویر سیاستگاه
محل مخصوص عقوبت کردن و به مجازات رسانیدن مجرمان، جای سیاست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قیامتگاه
تصویر قیامتگاه
محل رستاخیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیستگاه
تصویر زیستگاه
محیط
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یافتگاه
تصویر یافتگاه
محل اکتشاف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زیستگاه
تصویر زیستگاه
منشا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غارتگاه
تصویر غارتگاه
تاختگاه تاراجگاه تروفتگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وارتگاه
تصویر وارتگاه
بامداد، صبح، مشرق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیرگاه
تصویر زیرگاه
کرسی و صندلی که بر آن نشینند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیرگاه
تصویر زیرگاه
کرسی، صندلی، تخت، چهارپایه ای برای نشستن، برای مثال نهادند زرّین یکی زیرگاه / نشست از برش پهلوان سپاه (فردوسی - ۷/۵۸۸)
فرهنگ فارسی عمید