نوعی پارچۀ لطیف که در زندنه بافته می شده، برای مثال چون باد زندنیجی کهسار برکشد / بر خاک و خاره سندس و خارا برافکند (خاقانی - ۱۳۶)، نوعی کرباس که از آن دستار و شال درست می کرده و دور سر می پیچیده اند
نوعی پارچۀ لطیف که در زندنه بافته می شده، برای مِثال چون باد زندنیجی کهسار برکشد / بر خاک و خاره سندس و خارا برافکند (خاقانی - ۱۳۶)، نوعی کرباس که از آن دستار و شال درست می کرده و دور سر می پیچیده اند
ظاهراً چنانکه زندنی و زندنجی منسوب است به زندنه، قریۀ کبیره ای به چهار فرسنگی شمال بخارا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). منسوب است به زندنه، نوعی جامه که در زندنه می بافتند. (فرهنگ فارسی معین) : ثوب زندنیجی، پارچه ای که در زندنۀ بخارا می بافتند. (ناظم الاطباء). ثوب زندنیجی منسوب است به زند، قریه ای به بخارا. (از اقرب الموارد). رجوع به زند، زندپیچی، زندنی و زندنجی شود
ظاهراً چنانکه زندنی و زندنجی منسوب است به زندنه، قریۀ کبیره ای به چهار فرسنگی شمال بخارا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). منسوب است به زندنه، نوعی جامه که در زندنه می بافتند. (فرهنگ فارسی معین) : ثوب زندنیجی، پارچه ای که در زندنۀ بخارا می بافتند. (ناظم الاطباء). ثوب زندنیجی منسوب است به زند، قریه ای به بخارا. (از اقرب الموارد). رجوع به زند، زندپیچی، زندنی و زندنجی شود
منسوب است به قریۀ بخل که زندنه اش خوانند و از قرای نسف میباشد. (سمعانی). نسبت است به زندنه، قریۀ کبیره ای به بخارا. میان آن و بخارا چهار فرسنگ است درشمال شهر بخارا و گاه در نسبت زندنیجی و هم زندنجی گویند و از آنجاست حمدان بن عازم زندنی بخاری محدث. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به مادۀ بعد شود
منسوب است به قریۀ بخل که زندنه اش خوانند و از قرای نسف میباشد. (سمعانی). نسبت است به زندنه، قریۀ کبیره ای به بخارا. میان آن و بخارا چهار فرسنگ است درشمال شهر بخارا و گاه در نسبت زندنیجی و هم زندنجی گویند و از آنجاست حمدان بن عازم زندنی بخاری محدث. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به مادۀ بعد شود