جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با زنانگی

کنانگی

کنانگی
کهنگی. کهنه بودن:
من بندۀ...ام و بندۀ شراب
در هر دو نوع عیب نباشد کنانگی.
رضی الدین نیشابوری.
و رجوع به کنانه شود
لغت نامه دهخدا

زنانی

زنانی
رجل زنانی، مرد کافی و پسند ذات خود را. (منتهی الارب). مرد کافی که خود را پسند نماید. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

زنانی

زنانی
آب بینی مانندی که از بینی شتر آید. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا