گلۀ اسب، گروه اسبان، کراع، فسیله، نسیله درختی کوهی با چوبی سخت و محکم که از آن تیر و نیزه و مانند آن می ساختند، گز، برای مثال چنان بگریم اگر دوست بار من ندهد / که خاره خون شود اندر شخ و زرنگ زگال (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۳۷)
گلۀ اَسب، گروه اَسبان، کُراع، فَسیله، نَسیله درختی کوهی با چوبی سخت و محکم که از آن تیر و نیزه و مانند آن می ساختند، گَز، برای مِثال چنان بگریم اگر دوست بار من ندهد / که خاره خون شود اندر شخ و زرنگ زگال (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۳۷)
بمعنی وام و دین است. گویا که معرب زرنه است، یعنی زر نیست اورا. (شرح قاموس فارسی ص 752). دین. معرب زرنه، یعنی طلا با من نیست. (از منتهی الارب). دین. معرب زرنه، ای لیس معی الذهب، یعنی پول ندارم: و کانت عائشه رضی اﷲ عنها تأخذ الزرنقه کأنه معرب زرنه، ای الذهب لیس. (از محمد بن اسحاق بن خزیمه از تاج العروس، یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، زیادتی بسیار. (شرح قاموس فارسی). افزونی. (منتهی الارب). بیشی و افزونی. (ناظم الاطباء) ، حسن تام. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نیکورو بودن. (شرح قاموس فارسی) ، بیع سلم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
بمعنی وام و دین است. گویا که معرب زرنه است، یعنی زر نیست اورا. (شرح قاموس فارسی ص 752). دین. معرب زرنه، یعنی طلا با من نیست. (از منتهی الارب). دین. معرب زرنه، ای لیس معی الذهب، یعنی پول ندارم: و کانت عائشه رضی اﷲ عنها تأخذ الزرنقه کأنه معرب زرنه، ای الذهب لیس. (از محمد بن اسحاق بن خزیمه از تاج العروس، یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، زیادتی بسیار. (شرح قاموس فارسی). افزونی. (منتهی الارب). بیشی و افزونی. (ناظم الاطباء) ، حسن تام. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نیکورو بودن. (شرح قاموس فارسی) ، بیع سلم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
پوشانیدن کسی را جامه و پنهان کردن. (منتهی الارب). جامه پوشانیدن کسی را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از شرح قاموس فارسی) ، خریدن چیزی است به اکثر قیمت بوعده سپس فروختن آن بکمتر قیمت بر دست بایع یا بر دست دیگری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خریدن چیزی است به نسیه... (شرح قاموس فارسی) ، آب کشیدن بر زرنوق. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آبیاری کردن با زرنوق. (از اقرب الموارد). کشیدن آبست با زرنوق. (شرح قاموس فارسی) ، بنا کردن زرنوق را بر سر چاه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بر پای کردن زرنوق است بر چاه. (شرح قاموس فارسی) (از اقرب الموارد)
پوشانیدن کسی را جامه و پنهان کردن. (منتهی الارب). جامه پوشانیدن کسی را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از شرح قاموس فارسی) ، خریدن چیزی است به اکثر قیمت بوعده سپس فروختن آن بکمتر قیمت بر دست بایع یا بر دست دیگری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خریدن چیزی است به نسیه... (شرح قاموس فارسی) ، آب کشیدن بر زرنوق. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آبیاری کردن با زرنوق. (از اقرب الموارد). کشیدن آبست با زرنوق. (شرح قاموس فارسی) ، بنا کردن زرنوق را بر سر چاه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بر پای کردن زرنوق است بر چاه. (شرح قاموس فارسی) (از اقرب الموارد)
جسمی است معدنی و آن عبارت است از ترکیب گوگرد و ارسنیک که در اصطلاح شیمی آنرا سولفور ارسنیک گویند و بر دو نوع است. یا زرنیخ زرد: عبارت است از ترکیب سه ظرفیتی ارسینک با گوگرد رنگ آن زرد است و در نقاشی برای تهیه رنگ زرد و سبز (مخلوط با آبی پروس) بکار میرود و همچنین در تهیه واجبی (نوره) از آن استفاده میکنند. یا زرنیخ قرمز عبارت است از ترکیب دو ظرفیتی ارسینک و گوگرد رنگ آن قرمز است و در نقاشی مصرف دارد
جسمی است معدنی و آن عبارت است از ترکیب گوگرد و ارسنیک که در اصطلاح شیمی آنرا سولفور ارسنیک گویند و بر دو نوع است. یا زرنیخ زرد: عبارت است از ترکیب سه ظرفیتی ارسینک با گوگرد رنگ آن زرد است و در نقاشی برای تهیه رنگ زرد و سبز (مخلوط با آبی پروس) بکار میرود و همچنین در تهیه واجبی (نوره) از آن استفاده میکنند. یا زرنیخ قرمز عبارت است از ترکیب دو ظرفیتی ارسینک و گوگرد رنگ آن قرمز است و در نقاشی مصرف دارد
جسمی است معدنی و آن عبارت است از ترکیب گوگرد و ارسنیک که در اصطلاح شیمی آنرا سولفور ارسنیک گویند و بر دو نوع است. یا زرنیخ زرد: عبارت است از ترکیب سه ظرفیتی ارسینک با گوگرد رنگ آن زرد است و در نقاشی برای تهیه رنگ زرد و سبز (مخلوط با آبی پروس) بکار میرود و همچنین در تهیه واجبی (نوره) از آن استفاده میکنند. یا زرنیخ قرمز عبارت است از ترکیب دو ظرفیتی ارسینک و گوگرد رنگ آن قرمز است و در نقاشی مصرف دارد
جسمی است معدنی و آن عبارت است از ترکیب گوگرد و ارسنیک که در اصطلاح شیمی آنرا سولفور ارسنیک گویند و بر دو نوع است. یا زرنیخ زرد: عبارت است از ترکیب سه ظرفیتی ارسینک با گوگرد رنگ آن زرد است و در نقاشی برای تهیه رنگ زرد و سبز (مخلوط با آبی پروس) بکار میرود و همچنین در تهیه واجبی (نوره) از آن استفاده میکنند. یا زرنیخ قرمز عبارت است از ترکیب دو ظرفیتی ارسینک و گوگرد رنگ آن قرمز است و در نقاشی مصرف دارد