- زجاء (زَجْ جا)
شترمرغ مادۀ درازگام. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). شترمرغ درازپا یا درازگام. (از جمهره ج 3 ص 187). مؤنث ازج ّ. (از تاج العروس) (از لسان) (از متن اللغه) (از جمهرۀ ابن درید ج 1 ص 59). رجوع به زج ّ وزجج شود، زن باریک و کشیده ابرو. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). زنی که دارای ابروان کشیده و باریک یا ابروانی باریک، بلند و زیبا باشد. (از تاج العروس)
