جدول جو
جدول جو

معنی وجاء

وجاء
ضربه ای که با کارد یا دست به جایی از بدن زده شود
تصویری از وجاء
تصویر وجاء
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با وجاء

وجاء

وجاء
ماء وجاء، آب بی خیر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). آب بد بی خیر. (ناظم الاطباء). رجوع به وجا شود
لغت نامه دهخدا

زجاء

زجاء
آسان و استوار شدن، کار، باریک میان زن، کشیده ابرو زن، آسانی روانی کار
فرهنگ لغت هوشیار

فجاء

فجاء
فرو گرفتن، تاختن تاخت آوردن بناگاه در آمدن بر کسی و گرفتن او را، ناگهانی: مرگ فجاء سکته ریوی
فرهنگ لغت هوشیار