زامبی (Zombie) یکی از موضوعات محبوب و پربحث در سینمای ژانر وحشت هستند. ظهور و تکامل زامبی ها در سینما نه تنها به ترس و وحشت پرداخته، بلکه به بررسی موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز کمک کرده است. تاریخچه زامبی ها در سینما 1. آغاز دوران زامبی ها : - دهه 1930 و 1940 : اولین فیلمی که به زامبی ها پرداخت، `سفید زامبی` (1932) به کارگردانی ویکتور هالبروک بود. در این فیلم، زامبی ها به عنوان موجوداتی بی روح که تحت کنترل یک شخصیت شرور قرار دارند، معرفی شدند. 2. تحول زامبی ها در دهه 1960 و 1970 : - شب مردگان زنده (1968): ساخته جرج ای. رومرو، این فیلم به عنوان نقطه عطفی در سینمای زامبی شناخته می شود. زامبی ها به عنوان موجوداتی خون خوار که از مردگان بازگشته اند و در جستجوی گوشت انسان هستند، معرفی شدند. این فیلم همچنین به موضوعات اجتماعی و سیاسی مانند نژادپرستی و خشونت اجتماعی پرداخت. 3. زامبی ها در دهه های 1980 و 1990 : - در این دوره، زامبی ها بیشتر به عنوان شخصیت های کمیک و تفریحی در فیلم هایی مانند `بازگشت مردگان زنده` (1985) و `مردگان صبح` (1978) به کار گرفته شدند. در این فیلم ها، عناصر کمدی و طنز نیز به ترس و وحشت افزوده شد. 4. زامبی های مدرن : - قرن 21 : زامبی ها به طور گسترده در سینما و تلویزیون حضور پیدا کردند. فیلم هایی مانند `28 روز بعد` (2002)، `زامبی لند` (2009) و سریال تلویزیونی `مردگان متحرک` (2010) زامبی ها را به عنوان نمادی از بیماری های همه گیر و فروپاشی اجتماعی معرفی کردند. ویژگی های زامبی ها در سینما 1. شکل ظاهری : - زامبی ها معمولاً به صورت موجوداتی با پوست پوسیده و چشمان خالی نمایش داده می شوند. حرکت های آنها کند و بی روح است و صدای غرغر کردن دارند. 2. رفتار : - زامبی ها معمولاً به دنبال گوشت انسان هستند و بدون تفکر یا برنامه ریزی خاصی حمله می کنند. آنها توسط صدا و بو جذب می شوند و به صورت گروهی حمله می کنند. 3. منشاء زامبی ها : - در فیلم ها، منشاء زامبی ها می تواند ویروسی، شیمیایی یا حتی جادویی باشد. مهم ترین ویژگی زامبی ها این است که آنها از مردگان برخاسته و به موجوداتی بی روح و خون خوار تبدیل می شوند. تاثیر زامبی ها در سینما و فرهنگ عمومی 1. بازتاب مسائل اجتماعی و سیاسی : - فیلم های زامبی اغلب به عنوان استعاره هایی برای مسائل اجتماعی و سیاسی مورد استفاده قرار می گیرند. به عنوان مثال، `شب مردگان زنده` به مسائل نژادپرستی و خشونت اجتماعی پرداخت. 2. گسترش ژانر وحشت : - زامبی ها نقش مهمی در توسعه و گسترش ژانر وحشت ایفا کرده اند و به ایجاد زیرژانرهای مختلف در این حوزه کمک کرده اند. 3. تأثیر بر فرهنگ عمومی : - زامبی ها به طور گسترده در فرهنگ عمومی و رسانه های دیگر مانند بازی های ویدئویی، کتاب های کمیک و تلویزیون حضور دارند. آنها به نمادی از ترس ها و نگرانی های جمعی در جامعه تبدیل شده اند. فیلم های معروف زامبی - Night of the Living Dead (1968) - Dawn of the Dead (1978) - 28 Days Later (2002) - Shaun of the Dead (2004) - Zombieland (2009) - World War Z (2013) - Train to Busan (2016) زامبی ها همچنان یکی از عناصر محبوب و پربیننده در سینما و رسانه های دیگر هستند و به بررسی و نمایش ترس ها و نگرانی های مختلف انسانی می پردازند.
زامبی (Zombie) یکی از موضوعات محبوب و پربحث در سینمای ژانر وحشت هستند. ظهور و تکامل زامبی ها در سینما نه تنها به ترس و وحشت پرداخته، بلکه به بررسی موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز کمک کرده است. تاریخچه زامبی ها در سینما 1. آغاز دوران زامبی ها : - دهه 1930 و 1940 : اولین فیلمی که به زامبی ها پرداخت، `سفید زامبی` (1932) به کارگردانی ویکتور هالبروک بود. در این فیلم، زامبی ها به عنوان موجوداتی بی روح که تحت کنترل یک شخصیت شرور قرار دارند، معرفی شدند. 2. تحول زامبی ها در دهه 1960 و 1970 : - شب مردگان زنده (1968): ساخته جرج ای. رومرو، این فیلم به عنوان نقطه عطفی در سینمای زامبی شناخته می شود. زامبی ها به عنوان موجوداتی خون خوار که از مردگان بازگشته اند و در جستجوی گوشت انسان هستند، معرفی شدند. این فیلم همچنین به موضوعات اجتماعی و سیاسی مانند نژادپرستی و خشونت اجتماعی پرداخت. 3. زامبی ها در دهه های 1980 و 1990 : - در این دوره، زامبی ها بیشتر به عنوان شخصیت های کمیک و تفریحی در فیلم هایی مانند `بازگشت مردگان زنده` (1985) و `مردگان صبح` (1978) به کار گرفته شدند. در این فیلم ها، عناصر کمدی و طنز نیز به ترس و وحشت افزوده شد. 4. زامبی های مدرن : - قرن 21 : زامبی ها به طور گسترده در سینما و تلویزیون حضور پیدا کردند. فیلم هایی مانند `28 روز بعد` (2002)، `زامبی لند` (2009) و سریال تلویزیونی `مردگان متحرک` (2010) زامبی ها را به عنوان نمادی از بیماری های همه گیر و فروپاشی اجتماعی معرفی کردند. ویژگی های زامبی ها در سینما 1. شکل ظاهری : - زامبی ها معمولاً به صورت موجوداتی با پوست پوسیده و چشمان خالی نمایش داده می شوند. حرکت های آنها کند و بی روح است و صدای غرغر کردن دارند. 2. رفتار : - زامبی ها معمولاً به دنبال گوشت انسان هستند و بدون تفکر یا برنامه ریزی خاصی حمله می کنند. آنها توسط صدا و بو جذب می شوند و به صورت گروهی حمله می کنند. 3. منشاء زامبی ها : - در فیلم ها، منشاء زامبی ها می تواند ویروسی، شیمیایی یا حتی جادویی باشد. مهم ترین ویژگی زامبی ها این است که آنها از مردگان برخاسته و به موجوداتی بی روح و خون خوار تبدیل می شوند. تاثیر زامبی ها در سینما و فرهنگ عمومی 1. بازتاب مسائل اجتماعی و سیاسی : - فیلم های زامبی اغلب به عنوان استعاره هایی برای مسائل اجتماعی و سیاسی مورد استفاده قرار می گیرند. به عنوان مثال، `شب مردگان زنده` به مسائل نژادپرستی و خشونت اجتماعی پرداخت. 2. گسترش ژانر وحشت : - زامبی ها نقش مهمی در توسعه و گسترش ژانر وحشت ایفا کرده اند و به ایجاد زیرژانرهای مختلف در این حوزه کمک کرده اند. 3. تأثیر بر فرهنگ عمومی : - زامبی ها به طور گسترده در فرهنگ عمومی و رسانه های دیگر مانند بازی های ویدئویی، کتاب های کمیک و تلویزیون حضور دارند. آنها به نمادی از ترس ها و نگرانی های جمعی در جامعه تبدیل شده اند. فیلم های معروف زامبی - Night of the Living Dead (1968) - Dawn of the Dead (1978) - 28 Days Later (2002) - Shaun of the Dead (2004) - Zombieland (2009) - World War Z (2013) - Train to Busan (2016) زامبی ها همچنان یکی از عناصر محبوب و پربیننده در سینما و رسانه های دیگر هستند و به بررسی و نمایش ترس ها و نگرانی های مختلف انسانی می پردازند.
شاش، ادرار، مایعی زرد رنگ مرکب از آب اسید اوریک نمک طعام و املاح دیگر که از طریق آلت تناسلی دفع می شود شاش، ادرار، پیشاب، بول، زهراب، پیشار، پیشیار، میزک، چامیر، چامین، چمین، کمیز، گمیز، شاشه
شاش، اِدرار، مایعی زرد رنگ مرکب از آب اسید اوریک نمک طعام و املاح دیگر که از طریق آلت تناسلی دفع می شود شاش، اِدرار، پیشاب، بَول، زَهراب، پیشار، پیشیار، میزَک، چامیر، چامین، چَمین، کُمیز، گُمیز، شاشه
زابین به عراق اندر بگشاد (زاب) چنانکه گفته ایم و آن را زاب بزرگ و زاب کوچک خوانند. (مجمل التواریخ و القصص ص 44). و ابن البلخی آرد:در عراق دو نهر آورد که آن را زابین خوانند و معنی زاب آن است که زو آب. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 39). و رجوع به زاب در لغت نامه و معجم البلدان ج 4 شود
زابین به عراق اندر بگشاد (زاب) چنانکه گفته ایم و آن را زاب بزرگ و زاب کوچک خوانند. (مجمل التواریخ و القصص ص 44). و ابن البلخی آرد:در عراق دو نهر آورد که آن را زابین خوانند و معنی زاب آن است که زو آب. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 39). و رجوع به زاب در لغت نامه و معجم البلدان ج 4 شود
نوعی خورش است و آن چنان است که گوشت گوسفند یا گوساله را با پوست دباغت کرده آنها را در سرکه پرورده و بعد در روغن پخته و مرق آن را صاف نموده بخورند و در أصل ’خام آمیز’ بوده یعنی در خامی آمیزش یافته است، معرب آن را ’آمص’ بر وزن ’کامل’ و ’عامیص’ بر وزن ’هابیل’ گویند، (انجمن آرای ناصری) (آنندراج)، گوشت خام که در سرکه افکنند، قمیز، (زمخشری)، طعامی ست از گوشت گوساله با پوست آن و یا شوربای سکباج که سرد کرده و روغن آن را دور سازند، (از تاج العروس)، آبگوشت بی چربشی که گذارند سرد شود تا ببندد، (ناظم الاطباء)، آمص، عامص، آمیص، (منتهی الارب)
نوعی خورش است و آن چنان است که گوشت گوسفند یا گوساله را با پوست دباغت کرده آنها را در سرکه پرورده و بعد در روغن پخته و مرق آن را صاف نموده بخورند و در أصل ’خام آمیز’ بوده یعنی در خامی آمیزش یافته است، معرب آن را ’آمص’ بر وزن ’کامل’ و ’عامیص’ بر وزن ’هابیل’ گویند، (انجمن آرای ناصری) (آنندراج)، گوشت خام که در سرکه افکنند، قَمیز، (زمخشری)، طعامی ست از گوشت گوساله با پوست آن و یا شوربای سکباج که سرد کرده و روغن آن را دور سازند، (از تاج العروس)، آبگوشت بی چربشی که گذارند سرد شود تا ببندد، (ناظم الاطباء)، آمص، عامص، آمیص، (منتهی الارب)
قریه ای بوده است در بخارا. ابن خردادبه آرد: از سمرقند تا بارکث 4 فرسخ.... از بورنمذتا زامین 4 فرسخ (بیابان است و در اینجا دو راه یکی به شاش (چاچ) و ترک و دیگری به فرغانه میرود... و از زامین تا ساباط دو فرسخ است. (از مسالک الممالک ص 26، 27 و 29). یاقوت آرد: قریه ای است در بخارا و ابوسعد گوید شهری کوچک است در نواحی سمرقند از اعمال اشروسنه و گاه بهنگام منسوب ساختن زامینجی گویند (با اضافۀ ج). و اصطخری گوید: بزرگترین شهرهای اشروسنه بجیکث است و تالی آن دربزرگی زامین است که در راه فرغانه به صغد قرار دارد. زامین سبزه نیز نامیده میشود. و قافله هائی که از صغد به فرغانه میروند، در آنجا منزل میکنند و دارای آبهای روان و بستانها و موستان است. پشت کوههای اشروسنه و روبروی آن تا بلاد غربی بیابانی است که کوه ندارد. و جماعتی از اهل علم منسوب به زامین اند. فاصله آن تا ساباط دو فرسخ است و تا اشروسنه 7 فرسخ است. و ابن فقیه گوید: از سمرقند تا زامین 17 فرسخ و زامین در مقطع دو راه که به شاش و ترک و فرغانه میرود واقعاست و فاصله آن تا شاش 25 فرسخ و از شاش تا معدن نقره 7 فرسخ و تا باب الحدید (دروازۀ آهن) 2 میل است. (از معجم البلدان). و رجوع به ص 203، 204 و 207 از مسالک الممالک ابن خردادبه و زامیج و زامینجی شود
قریه ای بوده است در بخارا. ابن خردادبه آرد: از سمرقند تا بارکث 4 فرسخ.... از بورنمذتا زامین 4 فرسخ (بیابان است و در اینجا دو راه یکی به شاش (چاچ) و ترک و دیگری به فرغانه میرود... و از زامین تا ساباط دو فرسخ است. (از مسالک الممالک ص 26، 27 و 29). یاقوت آرد: قریه ای است در بخارا و ابوسعد گوید شهری کوچک است در نواحی سمرقند از اعمال اشروسنه و گاه بهنگام منسوب ساختن زامینجی گویند (با اضافۀ ج). و اصطخری گوید: بزرگترین شهرهای اشروسنه بجیکث است و تالی آن دربزرگی زامین است که در راه فرغانه به صغد قرار دارد. زامین سبزه نیز نامیده میشود. و قافله هائی که از صغد به فرغانه میروند، در آنجا منزل میکنند و دارای آبهای روان و بستانها و موستان است. پشت کوههای اشروسنه و روبروی آن تا بلاد غربی بیابانی است که کوه ندارد. و جماعتی از اهل علم منسوب به زامین اند. فاصله آن تا ساباط دو فرسخ است و تا اشروسنه 7 فرسخ است. و ابن فقیه گوید: از سمرقند تا زامین 17 فرسخ و زامین در مقطع دو راه که به شاش و ترک و فرغانه میرود واقعاست و فاصله آن تا شاش 25 فرسخ و از شاش تا معدن نقره 7 فرسخ و تا باب الحدید (دروازۀ آهن) 2 میل است. (از معجم البلدان). و رجوع به ص 203، 204 و 207 از مسالک الممالک ابن خردادبه و زامیج و زامینجی شود
رودخانه ای است بسیار بزرگ، (برهان قاطع) (آنندراج)، نام رودخانه ای است بس بزرگ، (فرهنگ جهانگیری) : ز جود چون چه زمزم ز پای اسماعیل پدید شد ز کفش بحر قلزم و زامیم، سوزنی، و رجوع به فرهنگ جانسن انگلیسی و نیز رجوع به زادمیم شود
رودخانه ای است بسیار بزرگ، (برهان قاطع) (آنندراج)، نام رودخانه ای است بس بزرگ، (فرهنگ جهانگیری) : ز جود چون چه زمزم ز پای اسماعیل پدید شد ز کفش بحر قلزم و زامیم، سوزنی، و رجوع به فرهنگ جانسن انگلیسی و نیز رجوع به زادمیم شود
یکی ازرودهای بزرگ افریقا است از ده درجۀ عرض جهت جنوبی کشور موتایاموه (لونده) سرچشمه گرفته بسوی جنوب شرقی جریان پیدا میکند و از راست و چپ، نهرهای متعددی به آن می پیوندد و در کشور موزامبیک بشاخه های زیادی تقسیم میشود و بدریائی که بنام جدول موزامبیک نامیده میشود و میان موزامبیک و جزیره ماداگاسکار قرار دارد میریزد. زامبز سومین رود خانه افریقا بشمار میرود ازکنگو و نیچر کوچکتر و از نیل بزرگتر است. مجرای آن بطول 2660 کیلومتر و مساحت حوضۀ آن 1430000 کیلومترمربع است. از شاخه های مهم آن لوئمه، لونغمه، ائونغو، قافوئه، لوآنغوا و شیره است. (از قاموس الاعلام ترکی). مؤلف مستدرک معجم البلدان آرد: از رودهای آفریقا است و از جبال جیلولو سرچشمه میگیرد و در آنجا تقریباً از شمال به جنوب جریان می یابد سپس اندکی بطرف شرق و آنگاه بسوی شمال منحرف میگردد و با طی مسیری بشکل نیم دائره بدریا میریزد. (از منجم العمران فی مستدرک معجم البلدان). در ملحقات منجد اللغه آمده است: آبشار بزرگ ویکتوریا در گذرگاه این رود واقع شده است
یکی ازرودهای بزرگ افریقا است از ده درجۀ عرض جهت جنوبی کشور موتایاموه (لونده) سرچشمه گرفته بسوی جنوب شرقی جریان پیدا میکند و از راست و چپ، نهرهای متعددی به آن می پیوندد و در کشور موزامبیک بشاخه های زیادی تقسیم میشود و بدریائی که بنام جدول موزامبیک نامیده میشود و میان موزامبیک و جزیره ماداگاسکار قرار دارد میریزد. زامبز سومین رود خانه افریقا بشمار میرود ازکنگو و نیچر کوچکتر و از نیل بزرگتر است. مجرای آن بطول 2660 کیلومتر و مساحت حوضۀ آن 1430000 کیلومترمربع است. از شاخه های مهم آن لوئمه، لونغمه، ائونغو، قافوئه، لوآنغوا و شیره است. (از قاموس الاعلام ترکی). مؤلف مستدرک معجم البلدان آرد: از رودهای آفریقا است و از جبال جیلولو سرچشمه میگیرد و در آنجا تقریباً از شمال به جنوب جریان می یابد سپس اندکی بطرف شرق و آنگاه بسوی شمال منحرف میگردد و با طی مسیری بشکل نیم دائره بدریا میریزد. (از منجم العمران فی مستدرک معجم البلدان). در ملحقات منجد اللغه آمده است: آبشار بزرگ ویکتوریا در گذرگاه این رود واقع شده است
شخصی را گویند که خاک کوچه ها و بازارها را بجهت نفع خود جاروب کند و ببیزد، (برهان قاطع)، بیزندۀ خاک: دی طفلک خاک بیزغربال بدست میزد بدو دست روی خود را می خست، شیخ ابوسعید (از آنندراج)، فلک خاک بیز است خاقانیا که روزیت از این خاکدان می دهد، خاقانی، گر او با تو چون طشت شد آب ریز تو با او چو غربال شو خاکبیز، نظامی، من آن خاکبیزم بغربال رای که بستانم و باز بیزم بجای، نظامی (از انجمن آرای ناصری)، خاک تو خاک بیز بغربال میزند، عطار، یا بیاد این فتادۀ خاک بیز چونکه خوردی جرعه ای بر خاک ریز، مولوی، ، آنکه خاک کار خانه زرگران و خاک رهگذران را به آب شوید تا زر گم شده و جز آن در دست از آن برآید، (بهار عجم از آنندراج) : من قرین گنج و اینان خاک بیزان هوس من چراغ عقل و آنها روزکوران هوا، خاقانی، زر سوده را گر بود ریزریز بسیماب جمع آورد خاک بیز، نظامی، ، کسی که از برای حصول مقصود بکارهای سخت و حرفه های پست قیام نماید، (برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرای ناصری)، مردم دقیق النظر و باریک بین، (برهان قاطع) (آنندراج) : چون بدانی حد از این حد می گریز تا به بی حد دررسی ای خاک بیز، عطار (از آنندراج)، ، غریب و مسافر، چه خاک بیزی کنایه از غربت و سفر است، (آنندراج)
شخصی را گویند که خاک کوچه ها و بازارها را بجهت نفع خود جاروب کند و ببیزد، (برهان قاطع)، بیزندۀ خاک: دی طفلک خاک بیزغربال بدست میزد بدو دست روی خود را می خست، شیخ ابوسعید (از آنندراج)، فلک خاک بیز است خاقانیا که روزیت از این خاکدان می دهد، خاقانی، گر او با تو چون طشت شد آب ریز تو با او چو غربال شو خاکبیز، نظامی، من آن خاکبیزم بغربال رای که بستانم و باز بیزم بجای، نظامی (از انجمن آرای ناصری)، خاک تو خاک بیز بغربال میزند، عطار، یا بیاد این فتادۀ خاک بیز چونکه خوردی جرعه ای بر خاک ریز، مولوی، ، آنکه خاک کار خانه زرگران و خاک رهگذران را به آب شوید تا زر گم شده و جز آن در دست از آن برآید، (بهار عجم از آنندراج) : من قرین گنج و اینان خاک بیزان هوس من چراغ عقل و آنها روزکوران هوا، خاقانی، زر سوده را گر بود ریزریز بسیماب جمع آورد خاک بیز، نظامی، ، کسی که از برای حصول مقصود بکارهای سخت و حرفه های پست قیام نماید، (برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرای ناصری)، مردم دقیق النظر و باریک بین، (برهان قاطع) (آنندراج) : چون بدانی حد از این حد می گریز تا به بی حد دررسی ای خاک بیز، عطار (از آنندراج)، ، غریب و مسافر، چه خاک بیزی کنایه از غربت و سفر است، (آنندراج)
ناحیه ای است وسیع در حوضۀ شطّ زامبز، از مشرق محدود است به موزامبیک که در کنار اقیانوس هند امتداد یافته است و از مغرب بممالک آنغوله که در ساحل اقیانوس اطلس امتداد یافته، دارای آب فراوان و زمینهای خرم و سرسبز و نباتات بسیار است
ناحیه ای است وسیع در حوضۀ شطّ زامبز، از مشرق محدود است به موزامبیک که در کنار اقیانوس هند امتداد یافته است و از مغرب بممالک آنغوله که در ساحل اقیانوس اطلس امتداد یافته، دارای آب فراوان و زمینهای خرم و سرسبز و نباتات بسیار است
رماح زاعبیه، نیزه های منسوب به زاعب، مردی که نیزه میساخته است. (اقرب الموارد). رماح زاعبیه و سنان زاعبی منسوب است به شهر یامردی. (آنندراج) (ناظم الاطباء). و هی التی اذا هزت کان ّ کعوبها یجری بعضها علی بعض. (ناظم الاطباء)
رماح زاعبیه، نیزه های منسوب به زاعب، مردی که نیزه میساخته است. (اقرب الموارد). رماح زاعبیه و سنان زاعبی منسوب است به شهر یامردی. (آنندراج) (ناظم الاطباء). و هی التی اذا هزت کان ّ کعوبها یجری بعضها علی بعض. (ناظم الاطباء)
غربال کننده زهر. بیزندۀ زهر، در بیت زیر (در صفت شمشیر) ظاهراً بمعنی به زهر آمیخته آمده است: کشید آبگون آتش زهربیز زدش بر سر و ترک و یال از ستیز. اسدی (گرشاسبنامه). رجوع به زهر شود
غربال کننده زهر. بیزندۀ زهر، در بیت زیر (در صفت شمشیر) ظاهراً بمعنی به زهر آمیخته آمده است: کشید آبگون آتش زهربیز زدش بر سر و ترک و یال از ستیز. اسدی (گرشاسبنامه). رجوع به زهر شود
نیکبخت و سعادتمند و دولتمند و توانگر، (ناظم الاطباء)، کامیاب و بامراد، (آنندراج)، صاحب عزت و جاه و نایل، (شعوری ج 2 ص 251 ورق ب)، خوشدل و خرسند و بهره مند در هر عزم و مقصود و آرزویی، خودسر و مختار، زبردست و توانا، (ناظم الاطباء)
نیکبخت و سعادتمند و دولتمند و توانگر، (ناظم الاطباء)، کامیاب و بامراد، (آنندراج)، صاحب عزت و جاه و نایل، (شعوری ج 2 ص 251 ورق ب)، خوشدل و خرسند و بهره مند در هر عزم و مقصود و آرزویی، خودسر و مختار، زبردست و توانا، (ناظم الاطباء)
ابن نینوس، از نماردۀ معاصر ابراهیم خلیل بوده است، دکتر معین در ذیل ص 85 کتاب مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی بنقل از یسنا ج 1 ص 88 آرد: تولد ابراهیم (بر طبق جدول ملوک بابل موجود در آثارالباقیه) در زمان نینوس و گرفتاری وی در عصر زامیس بن نینوس بوده است
ابن نینوس، از نماردۀ معاصر ابراهیم خلیل بوده است، دکتر معین در ذیل ص 85 کتاب مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی بنقل از یسنا ج 1 ص 88 آرد: تولد ابراهیم (بر طبق جدول ملوک بابل موجود در آثارالباقیه) در زمان نینوس و گرفتاری وی در عصر زامیس بن نینوس بوده است