جدول جو
جدول جو

معنی ریتانج - جستجوی لغت در جدول جو

ریتانج
صمغ رایتانج رشینه یونانی تازی و پارسی گشته زمج (صمغ) زنگباری (گویش شیرازی)
فرهنگ لغت هوشیار
ریتانج
راتیانج، صمغ درخت صنوبر، رخینه، رشینه، رخبینه، راتینج
تصویری از ریتانج
تصویر ریتانج
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ریتیانج
تصویر ریتیانج
یونانی ک چنگار سنگی چنگار دریایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریحانه
تصویر ریحانه
(دخترانه)
ریحان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از راتینج
تصویر راتینج
صمغ
فرهنگ لغت هوشیار
صمغ رشینه (در فارسی) یونانی زمج هم آوای رنج (صمغ) زنگباری (گویش شیرازی) انگم کاج
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی برای اندازه گیری اجسام بسیار کوچک و آن تا حدود 100، 1 میلیمتر را تعیین میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریدانه
تصویر ریدانه
بزانه (نسیم) وزانه باد نرم
فرهنگ لغت هوشیار
ناز بویا گونه ای باده سبز و تنک، آمیزه تنباکو و بویه ها منسوب به ریحان، شراب صاف شده باده مصفی، یکی از اقسام خطوط اسلامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریحانه
تصویر ریحانه
دسته شاد اسپرم، از نام های تازی بر زنان دسته ریحان دسته شاهسپرغم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریوانه
تصویر ریوانه
برقع و پرده و حجاب و نقاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راتینج
تصویر راتینج
راتیانج، صمغ درخت صنوبر، رخینه، رشینه، رخبینه، ریتانج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریحانی
تصویر ریحانی
در خوشنویسی، از خطوط اسلامی شبیه نسخ، اختراع ابن بواب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راتیانج
تصویر راتیانج
صمغ درخت صنوبر، رخینه، رشینه، رخبینه، ریتانج، راتینج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ویلانج
تصویر ویلانج
حلوا شیرینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریحانی
تصویر ریحانی
((رَ یا رِ))
منسوب به ریحان، شراب صاف شده، از خطوط اسلامی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ریحانه
تصویر ریحانه
((رَ یا رِ نِ))
دسته ریحان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ویلانج
تصویر ویلانج
((وَ))
حلوا، شیرینی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ویلانج
تصویر ویلانج
نوعی حلوا، شیرینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریحانه
تصویر ریحانه
دستۀ ریحان، از سبزی های خوردنی خوش بو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، سپرغم، شاه اسپرغم، نازبو، ضیمران، ضومران، ونجنک، اسفرغم، اسفرم، اسپرم، سپرهم، سپرم، شاه اسپرم، شاه سپرغم، شاه سپرم، شاه پرم، شاسپرم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریکان
تصویر ریکان
(دخترانه و پسرانه)
نام روستایی در نزدیکی جهرم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ریحان
تصویر ریحان
(دخترانه)
گیاهی علفی، کاشتنی، و معطر از خانواده نعناع، هر گیاه خوشبو
فرهنگ نامهای ایرانی
شیوه ای در نوشتن، فرزند، آسایش، فراوانی، ونجنک ونجنک را همی نمونه کند در گلستان به زلف ونجنکی (ناصرخسرو) شاد اسپرم سپرغم پارنبوی نازبویه، روزی (رزق) هر گیاه خوشبو اسپرغم اسپرم، گیاهی است علفی است از تیره نعنایان که یکساله و معطر است و دارای ساقه ای منشعب از قاعده میباشد. ارتفاعش 25 تا 30 سانتیمتر است برگهایش متقابل سبز شفاف و بیضوی و کمی دندانه دار و گلهایش معطر و به رنگهای سفید و گلی و گاهی بنفش و مجتمع بطور فراهم در کنار برگهای انتهایی ساقه قرار دارند صعتر هندی حبق ریحانی نازبویه، رزق روزی، رحمت، یکی از خطوط اسلامی، (تصوف) اثر ریاضت که در سالک پیدا شود نوری که به سبب تصفیه و ریاضت حاصل شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره ترشکها (هفت بندها) که گونه خوراکی ریوند چینی است. ساقه های هوایی و دمبرگهای آن محتوی مواد ذخیره ای و اسیدی است و بدین جهت مورد استفاده خوراکی قرار میگیرد ریباس اشغرغ اشطیاله. یا شربت ریواس شربتی که با عصاره ریواس تهیه کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریعان
تصویر ریعان
بهاد اول هر چیز و بهترین آن بهترین موسم: ریعان شباب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریضان
تصویر ریضان
جمع روضه، روادها مرغزارها بستان ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حیتان
تصویر حیتان
جمع حوت ماهیان ماهیها، جمع حوت، ماهیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حیتان
تصویر حیتان
حوت ها، ماهی ها، جمع واژۀ حوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیتان
تصویر تیتان
بزرگ ترین قمر سیارۀ زحل
تیتانیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریواج
تصویر ریواج
ریواس، گیاهی علفی و پایا با ساقه های نازک سفید و ترش مزه که مصرف خوراکی دارد، چکری، زرنیله، ریباس، رواس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریحان
تصویر ریحان
از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، شاه اسپرغم، شاه اسپرم، شاه سپرغم، شاه پرم، اسفرغم، ضیمران، اسفرم، اسپرم، ضومران، سپرهم، سپرم، نازبو، اسپرغم، شاه سپرم، شاسپرم، ونجنک، سپرغم
هر گیاه سبز و خوشبو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریعان
تصویر ریعان
اول و بهترین چیزی، بهترین موقع و موسم چیزی مثلاً ریعان شباب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میانج
تصویر میانج
میانه نام شهری است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریعان
تصویر ریعان
((رَ یَ))
اول هر چیز و بهترین آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ریحان
تصویر ریحان
((رَ یا رِ))
هر گیاه خوشبو، اسپرغم، از سبزی های خوردنی با ساقه نازک و برگ های پهن
فرهنگ فارسی معین