معنی ریتانج - فرهنگ فارسی عمید
معنی ریتانج
- ریتانج
- راتیانج، صمغ درخت صنوبر، رخینه، رشینه، رخبینه، راتینج
تصویر ریتانج
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ریتانج
ریتانج
- ریتانج
- صمغ رایتانج رشینه یونانی تازی و پارسی گشته زمج (صمغ) زنگباری (گویش شیرازی)
فرهنگ لغت هوشیار
ریتانج
- ریتانج
- سقز و صمغ درخت صنوبر. (ناظم الاطباء). به معنی راتینج است که نوعی از صمغ درخت صنوبر باشد. (برهان) (آنندراج). و رجوع به راتینج شود
لغت نامه دهخدا
ریتیانج
- ریتیانج
- سرطان حجری. (ناظم الاطباء) (از برهان) (از اختیارات بدیعی) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
راتیانج
- راتیانج
- صمغ رشینه (در فارسی) یونانی زمج هم آوای رنج (صمغ) زنگباری (گویش شیرازی) انگم کاج
فرهنگ لغت هوشیار
ریزسنج
- ریزسنج
- آلتی برای اندازه گیری اجسام بسیار کوچک و آن تا حدود 100، 1 میلیمتر را تعیین میکند
فرهنگ لغت هوشیار