جدول جو
جدول جو

معنی رپرتوار - جستجوی لغت در جدول جو

رپرتوار
((رِ پِ رْ تُ))
فهرست، جدول، دفتری که آن را به ترتیب حروف تهجی تقسیم کرده اند و برای ثبت نام و امور دیگر به کار آید، دفتر نماینده
تصویری از رپرتوار
تصویر رپرتوار
فرهنگ فارسی معین
رپرتوار
مجموعۀ اجراها و نمایش های از پیش تمرین شده که در صورت لزوم در هر زمانی قابل ارائه و اجرا هستند
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رپرتوآر
تصویر رپرتوآر
فرانسوی دفتر نماینده، پهرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرتوان
تصویر پرتوان
پر طاقت، پر نیرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشتوار
تصویر پشتوار
پشتیبان پشتوان یاریگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرتوان
تصویر پرتوان
پرطاقت، پرنیرو، سخت، شدید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشتوار
تصویر پشتوار
پشتیبان، پشت وپناه، پشتواره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرخوار
تصویر پرخوار
کسی که بسیار غذا بخورد، بسیار خوار، شکم پرست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشتوار
تصویر پشتوار
((پُ))
پشتیبان، یاری کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پروار
تصویر پروار
فربه، سمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پروار
تصویر پروار
چاق، فربه، برای مثال اسب لاغرمیان به کار آید / روز میدان، نه گاو پرواری (سعدی - ۶۰)، حیوانی که آن را در جای خوب ببندند و خوراک خوب بدهند تا فربه شود
آتشدان، مجمر، عودسوز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پروار
تصویر پروار
((پَ))
فربه، چاق، جایی که گوسفند یا گاو را نگاهدارند تا فربه شوند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پروار
تصویر پروار
خانه تابستانی، خانه بادگیر، بالاخانه، آتشدان عودسوز، رف، طاقچه، تخته هایی که سقف خانه را بدان پوشند، قلعه، حومه، پربار، پرباره، پربال، پرباله، فربال، فرباله، برواره، فرواره
فرهنگ فارسی معین