معنی پروار پروار چاق، فربه، برای مثال اسب لاغرمیان به کار آید / روز میدان، نه گاو پرواری (سعدی - ۶۰)، حیوانی که آن را در جای خوب ببندند و خوراک خوب بدهند تا فربه شودآتشدان، مجمر، عودسوز تصویر پروار فرهنگ فارسی عمید