جدول جو
جدول جو

معنی روییدگی - جستجوی لغت در جدول جو

روییدگی
(دَ / دِ)
بالیدگی و انبات و نمو. (ناظم الاطباء). حالت و چگونگی روییده. (از یادداشت مؤلف). دلیک. دماع. (از منتهی الارب) : ادلاس، در بقیۀ روییدگی افتادن قوم. ادیاس، ظاهر کردن زمین روییدگی را. دلس، باقیماندۀ روییدگی. (منتهی الارب) ، ترقی و فزونی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شوریدگی
تصویر شوریدگی
پریشانی، آشفتگی، عشق و جنون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پوسیدگی
تصویر پوسیدگی
حالت هر چیز پوسیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پویندگی
تصویر پویندگی
حالت و عمل پوینده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ژولیدگی
تصویر ژولیدگی
آشفتگی، پریشانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورزیدگی
تصویر ورزیدگی
ورزیده بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوییدنی
تصویر بوییدنی
درخور بوییدن، هر چیز خوش بو که آن را ببویند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گویندگی
تصویر گویندگی
شغل و عمل گوینده، گوینده بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پوشیدگی
تصویر پوشیدگی
حالت هر چیز پوشیده، مستوری
فرهنگ فارسی عمید
(دَ)
نبات و گیاه و هر چیز که بروید و ببالد. (ناظم الاطباء). نامیه. نبات. رستنی. گیاه. عشب. کلأ. نبت. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
حالت و چگونگی پوییده. رجوع به پوییده شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ورزیدگی
تصویر ورزیدگی
ممارست کردن، تجربه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرویدگی
تصویر گرویدگی
عمل گرویده ایمان
فرهنگ لغت هوشیار
سخنگویی نطق، خوانندگی (آواز) قوالی: مثل حافظ احمد قزوینی که در گویندگی طاق و در پیچش آواز و نمک خوانندگی شهره آفاق بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوریدگی
تصویر شوریدگی
پریشانی آشفتگی، عشق تا سر حد جنون، دیوانگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساییدگی
تصویر ساییدگی
حالت و کیفیت ساییده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوییدنی
تصویر بوییدنی
قابل بوییدن لایق شم، مشموم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شویندگی
تصویر شویندگی
غسل و شستشوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوسیدگی
تصویر دوسیدگی
پیوستگی و اتصال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پویندگی
تصویر پویندگی
حالت و چگونگی پوینده عمل پوینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوشیدگی
تصویر پوشیدگی
کیفیت و حالت پوشیده، مستوری مستور بودن خفا، ابهام التباس شبهه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوسیدگی
تصویر پوسیدگی
گندیدگی، فساد، کرم خوردگی، پوسیدگی دندان، چگونگی وحالت پوسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوشیدگی
تصویر پوشیدگی
((دِ))
حالت هر چیز پوشیده، ابهام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شوریدگی
تصویر شوریدگی
((دَ یا دِ))
آشفتگی، دیوانگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گویندگی
تصویر گویندگی
((یَ دِ))
سخن گویی، نطق، خوانندگی (آواز)، قوالی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورزیدگی
تصویر ورزیدگی
((وَ دِ یا دَ))
تجربه داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پوسیدگی
تصویر پوسیدگی
فساد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پوشیدگی
تصویر پوشیدگی
Bushiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رسیدیگی
تصویر رسیدیگی
Ripeness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ژولیدگی
تصویر ژولیدگی
Shagginess
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گویندگی
تصویر گویندگی
Speakership
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گویندگی
تصویر گویندگی
oratória
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پوشیدگی
تصویر پوشیدگی
кустистость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ژولیدگی
تصویر ژولیدگی
лохматость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رسیدیگی
تصویر رسیدیگی
зрелость
دیکشنری فارسی به روسی