جدول جو
جدول جو

معنی روییده - جستجوی لغت در جدول جو

روییده
رسته، گیاهی که از زمین سر درآورده و سبز شده
تصویری از روییده
تصویر روییده
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پوییده
تصویر پوییده
مفعول
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روبیده
تصویر روبیده
جاروب شده روفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روینده
تصویر روینده
آنچه بروید آنچه رشد و نمو کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رویینه
تصویر رویینه
هرچیز که از روی ساخته شده باشد، محکم استوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
سر زدن از زمین، سبز شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روینده
تصویر روینده
آنچه از زمین بروید و سبز شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رویینه
تصویر رویینه
((نِ))
ساخته شده از روی، محکم، استوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
((دَ))
نمو کردن، رشد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روبیده
تصویر روبیده
جاروب شده، روفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
سبز شدن و برآمدن گیاه از زمین، رستن، نمو کردن، رشد کردن بعضی از اجزای بدن مثلاً روییدن مو، کنایه از بیرون آمدن چیزی از چیز دیگر مثلاً از گردنش سری دیگر رویید، کنایه از به وجود آمدن، ایجاد شدن، رویاندن، پروردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
Sprout
دیکشنری فارسی به انگلیسی
прорастать
دیکشنری فارسی به روسی
অঙ্কুরিত হওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از رخشیده
تصویر رخشیده
(دخترانه)
رخشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رنجیده
تصویر رنجیده
معذب
فرهنگ واژه فارسی سره