گردنده، انجمنی که در سال ۱۹۰۵ میلادی از صاحبان صنایع و بازرگانان بزرگ به منظور کمک به امور خیریه در شهر شیکاگو تشکیل شد و به تدریج در اغلب کشورهای جهان شعبه هایی تاسیس کرد. در تهران نخستین باشگاه روتاری در سال ۱۹۵۶ تاسیس شد
گردنده، انجمنی که در سال ۱۹۰۵ میلادی از صاحبان صنایع و بازرگانان بزرگ به منظور کمک به امور خیریه در شهر شیکاگو تشکیل شد و به تدریج در اغلب کشورهای جهان شعبه هایی تاسیس کرد. در تهران نخستین باشگاه روتاری در سال ۱۹۵۶ تاسیس شد
صدمه و آسیب و ضرب و پایمالی و لگدکوبی و پاسپری. (ناظم الاطباء). کوفته بودن. (فرهنگ فارسی معین). صدمت. صفت و چگونگی کوفته. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و بیشتر آن از سر پراکندگی خاطر و کوفتگی طبع در قلم آورده با آنکه درخدمت هجوم کفار و هزیمتی که... افتاد... (المعجم ازفرهنگ فارسی معین). صاخه، آماسیدگی استخوان از گزیدگی یا کوفتگی که اثر آن باقی باشد. (منتهی الارب)
صدمه و آسیب و ضرب و پایمالی و لگدکوبی و پاسپری. (ناظم الاطباء). کوفته بودن. (فرهنگ فارسی معین). صدمت. صفت و چگونگی کوفته. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و بیشتر آن از سر پراکندگی خاطر و کوفتگی طبع در قلم آورده با آنکه درخدمت هجوم کفار و هزیمتی که... افتاد... (المعجم ازفرهنگ فارسی معین). صاخه، آماسیدگی استخوان از گزیدگی یا کوفتگی که اثر آن باقی باشد. (منتهی الارب)
نقاشی. تصویرسازی. عمل صورتگر: به صورتگری گفت پیغمبرم ز دین آوران جهان برترم. فردوسی. به صورتگری دست برده زمانی به گندآوری گوی برده ز آزر. فرخی. اگر لاله پرنور شد چون ستاره جز از وی نپذرفت صورتگری را. ناصرخسرو. و اول کسی که نقاشی و صورتگری فرمود او بود (جمشید). (فارسنامۀ ابن بلخی ص 32). شنیدم که مانی به صورتگری ز ری سوی چین شد به پیغمبری. نظامی. صورتگر دیبای چین گو صورت رویش ببین یا صورتی برکش چنین یا توبه کن صورتگری. سعدی
نقاشی. تصویرسازی. عمل صورتگر: به صورتگری گفت پیغمبرم ز دین آوران جهان برترم. فردوسی. به صورتگری دست برده زمانی به گندآوری گوی برده ز آزر. فرخی. اگر لاله پرنور شد چون ستاره جز از وی نپذرفت صورتگری را. ناصرخسرو. و اول کسی که نقاشی و صورتگری فرمود او بود (جمشید). (فارسنامۀ ابن بلخی ص 32). شنیدم که مانی به صورتگری ز ری سوی چین شد به پیغمبری. نظامی. صورتگر دیبای چین گو صورت رویش ببین یا صورتی برکش چنین یا توبه کن صورتگری. سعدی