کندر، صمغی سفید، نرم، خوش بو و شیرین که از درختی خاردار شبیه درخت مورد گرفته می شود و هنگام سوختن بوی خوشی می پراکند و در دندان پزشکی جهت قالب گیری دندان به کار می رفته، بستج، مصطکی، بستخ، رماست، کندر رومی
کُندُر، صمغی سفید، نرم، خوش بو و شیرین که از درختی خاردار شبیه درخت مورد گرفته می شود و هنگام سوختن بوی خوشی می پراکند و در دندان پزشکی جهت قالب گیری دندان به کار می رفته، بُستَج، مَصطَکی، بُستَخ، رَماست، کُندُر رومی
بینی دماغ چاق بودن: کنایه از تندرست و خوشحال بودن (در احوالپرسی) از دماغ فیل افتادن: کنایه از خود را معتبر و والامقام پنداشتن، متکبر بودن دماغ کسی سوختن: کنایه از ناکام و ناامید شدن، کنف شدن
بینی دماغ چاق بودن: کنایه از تندرست و خوشحال بودن (در احوالپرسی) از دماغ فیل افتادن: کنایه از خود را معتبر و والامقام پنداشتن، متکبر بودن دماغ کسی سوختن: کنایه از ناکام و ناامید شدن، کنف شدن