جدول جو
جدول جو

معنی رقراق - جستجوی لغت در جدول جو

رقراق
درخشان، اشک در چشم
تصویری از رقراق
تصویر رقراق
فرهنگ لغت هوشیار
رقراق
درخشان، آنچه می درخشد مانند سراب، شمشیر، اشک و مانند آن
تصویری از رقراق
تصویر رقراق
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شرقراق
تصویر شرقراق
شیرگنجشگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرقراق
تصویر شرقراق
شقراق، دارکوب، پرنده ای کوچک با پرهای سیاه، سفید، زرد و سبز که با پنجه های خود به تنه و شاخه های درخت می چسبد و حشرات را با منقار از زیر پوست درخت بیرون می آورد و می خورد، داربر، دارشکنک، دارسنب، درخت سنبه، اخیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رقارق
تصویر رقارق
آب کم: در رود یا دریاچه، جامه نازک، شمشیر درخشان، می آبکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقاراق
تصویر رقاراق
صدای دست و پای ستوران
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی کوزه کوزه لوله دار، نوشیانه پیاله ترکی کوزه کوزه لوله دار کاسه و کوزه لوله دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شقراق
تصویر شقراق
شیر گنجشک از پرندگان کاسکینه شیر گنجشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سقراق
تصویر سقراق
سغراق، کوزۀ لوله دار سفالی یا چینی، کوزۀ شراب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رقاراق
تصویر رقاراق
((رَ))
صدای دست و پای ستور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سقراق
تصویر سقراق
((سَ))
سغراق، کاسه و کوزه لوله دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شقراق
تصویر شقراق
دارکوب، اخیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رقاق
تصویر رقاق
نازک، رقیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقاق
تصویر رقاق
رقیق، نازک، نان نازک مثل نان لواش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قراق
تصویر قراق
مامور قرق و خلوت ساختن راه یا محلی قرقچی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقاق
تصویر رقاق
((رُ))
نازک، نان لواش
فرهنگ فارسی معین