- رضاع
- شیر خوردن کودک از پستان مادر
معنی رضاع - جستجوی لغت در جدول جو
- رضاع
- شیرخوارگی، شیر دادن مادر به کودک
- رضاع ((رِ))
- شیر خوردن کودک از پستان مادر، شیر دادن به کودکی که مادرش فاقد شیر طبیعی می باشد، بچه شیرخوار را به دایه سپردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
همشیر، برادر و خواهر رضاعی
شیرخوارگی شیر دادن شیر دان، پستانک شیر خوردن کودک از پستان مادر، شیر خوارگی
شیر خوارگی
رضاع، شیرخوارگی، شیر دادن مادر به کودک
ویژگی افرادی که از یک پستان شیر خورده باشند نسبت به یکدیگر مثلاً برادر رضاعی
شیر دادن، شیر دادن زن
شیر دادن
سیر آبی
چهار تائی
زفت، ناکس، گدا، زن پر شیر شیر خوار، بخیل خسیس
برگردنده
چراننده
طفل شیر خواره
جمع راض، خشنودان
آب دهان، پاره: پاره برف پاره یخ پاره شکر، دانه شبنم، تری درخت باران خوردگی، آب گوارا، کف انگبین، ریزه مشک
گای گاینده بندستور
گلاب
به گونه رمن (صیغه جمع) مردم پست مردم پست فرومایگان
درد شکم، درد پشت
پاره ها و نوشته های مختصر، نامه ها
انبار کردن چاش (غله)
افزون شدن، فراوان گشتن
مردم پست، فرومایه، ناکس و نادان
کودک شیرخوار، همشیر، برادر همشیر
ربع ها، یک چهارم چیزی، جمع واژۀ ربع
رقعه ها، در خوشنویسی نوعی خط از شش خطی که ابن مقله اختراع کرده است، جمع واژۀ رقعه
دل پیچه شکمدرد، گردآرد که از بیختن برخیزد، ریختگی ازاره
خاییدن، خاییدنی