- رسام (پسرانه)
- رسم کننده، نقاش
معنی رسام - جستجوی لغت در جدول جو
- رسام
- رسم کننده، نقش کننده و نقاش
- رسام
- رسم کننده، نقاش، نگارنده، پیکرنگار، نقشه کش
- رسام ((رَ سّ))
- رسم کننده، نقاش
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چهره پردازی عمل و شغل رسام نقاشی نگارگری
نگارکیدن (نقشه کشیدن)، نگاشتن (نقاشی)، چهره پردازی (صورت سازی)
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
آتش بزرگ، یکی از سرداران یزدگرد ساسانی، مرکب از بر (مخفف ابر) + سام (آتش)، نام یکی از سرداران یزگرد ساسانی
درد وورم سینه
مرضی باشد که در دماغ ورم پیدا شود و خلل دماغ ظاهر میگردد
سینه درد، ورم سینه، التهاب پردۀ بین کبد و قلب، ذات الجنب
التهاب مغز سر و غشای آنکه با تشنج و پریشان حواسی همراه است، ورم سر یا دماغ، مننژیت، حالت آشفتگی و بی خودی و پریشان حواسی شبیه دیوانگی
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
نام پسر گودرز، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز پهلوان ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
تنومند، قوی اندام، قهرمان بزرگ شاهنامه، در زبان قدیم ایرانی مرکب از رس (بالش، نمو) + تهم (دلیر، پهلوان)
ملول تر، بستوه آمده تر
خندرو
آب روان، رویه ساز (رویه سطح)
چوب چاه، سنگی که به ریسمان بندند و در چاه بیاویزند تا اندازه آب را بدانند چاه سنج، سنگ دهوه (دهوه دلو) سنگ دولک سنگی که بر دهوه بندند تا زودتر فرو شود
جمع رثمه، ریزه باران ها نرمه باران ها
شکسته ریزه شده
آماس زهدان
از روی قاعده و ترتیب و قانون
هر آدم شجاع و دلاوری که به رستم زال نسبت دهند، بلند بالا، بزرگ تن
رساننده و آورنده
درشت اندام: مرد
روان، ناکس: مرد
اهخ (ضد خیرخواه)، تیز تیز دادن
رخسنگ گونه ای سنگ آهکی که دارای رخ ها و رگه های رنگارنگ است (مرمر) گونه ای سنگ آهکی است که شفاف است و تا حدی قابلیت صیقل شدن را دارد و چون باسانی به صورت لوح در میاید از آن جهت در کتیبه روی آرامگاهها سنگ قبر مجسمه پایه چراغ و ظروف تجملی بکار میرود. رخام دارای رنگهای قهوه ای و زرد و سبز و نارنجی میباشد و بدین جهت پس از صیقل حالت تموج و منظره ای زیبا می یابد. رخام آهکی این نوع را نامند در مقابل رخام گچی که زیاد شفاف نیست و فاقد رگه است و ترکیبش بجای آنکه از کربنات کلسیم باشد از سولفات کلسیم و سفید رنگ است و بر خلاف رخام آهکی در برابر اسیدها جوش نمی کند. از رخام گچی هم برای ساختن لوحه و سنگ قبر استفاده کنند و آن به رخام ابیض مشهور است
خاک ریگدار خاک، خاک نرم، ریگ آمیخته بخاک
تیز نگری تیز بینی آب بینی، ریزش آب بینی، مشمشه