جدول جو
جدول جو

معنی رحم - جستجوی لغت در جدول جو

رحم
بخشایش، دلسوزی، زهدان
تصویری از رحم
تصویر رحم
فرهنگ واژه فارسی سره
رحم
زاهدان بچه، جای بچه در شکم، بچه دان، خویشاوندی، خویشی مهربانی و عطوفت و شفقت و غمخواری و نرم دلی
فرهنگ لغت هوشیار
رحم
رحم، عضوی کیسه مانند در شکم که جنین تا قبل از تولد در آن زندگی می کند، جای بچه در شکم زن یا حیوان ماده، زهدان، بچّه دان، بوگان، پوگان، بوهمان، بویگان، پرکام،
خویشاوندی، خویشی، قرابت
رحم بریدن: قطع رشتۀ خویشاوندی، ترک مراوده با خویشاوندان
تصویری از رحم
تصویر رحم
فرهنگ فارسی عمید
رحم
بخشایش، رقت قلب، نرم دلی، مهربانی
تصویری از رحم
تصویر رحم
فرهنگ فارسی عمید
رحم
((رَ حِ))
زهدان، بچه دان
تصویری از رحم
تصویر رحم
فرهنگ فارسی معین
رحم
((رَ حْ))
مهربانی، بخشودن، گذشتن
تصویری از رحم
تصویر رحم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رحمه
تصویر رحمه
(دخترانه)
نام همسر ایوب (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رحمت
تصویر رحمت
(پسرانه)
مهربانی، رحم، مهربانی و عفو مخصوص خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رحمی
تصویر رحمی
دلسوزی که به آمرزش و بخشایش انجامد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحمه
تصویر رحمه
درسه لم ریز، اپخشایش بخشایش - آمرزش، باران، روزی، نیکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحمن
تصویر رحمن
بخشاینده تنها درباره خدا به کار می رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحمت
تصویر رحمت
مهربانی و مرحمت و شفقت، رافت
فرهنگ لغت هوشیار
زنی که بعد از زائیدن به بیماری رحم مبتلا شود، جمع رحیم، بخشایندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحمت
تصویر رحمت
مهربانی، دلسوزی، مهربانی و بخشایش مخصوص خدا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رحمت
تصویر رحمت
((رَ مَ))
مهربانی، دلسوزی، بخشایش، عفو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترحم
تصویر ترحم
مهر ورزی، دلسوزی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارحم
تصویر ارحم
رحیم تر، مهربانتر، راحم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترحم
تصویر ترحم
بخشودن، بر کسی مهربانی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارحم
تصویر ارحم
رحیم تر، مهربان تر، بخشاینده تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترحم
تصویر ترحم
رحم داشتن، مهربانی کردن، بر سر لطف و مهربانی آمدن، رحم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرحم
تصویر مرحم
رحیم، مرحوم، بسیار مهربانی کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارحم
تصویر ارحم
((اَ حَ))
رحیم تر، بخشنده تر، مهربان تر
ارحم الراحمین: بخشاینده ترین بخشایندگان، بسیار رحم کننده، از صفات ویژه خداوند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترحم
تصویر ترحم
((تَ رَ حُّ))
مهربانی کردن، رحم کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رحمت الله
تصویر رحمت الله
(پسرانه)
بخشش خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رحمان
تصویر رحمان
(پسرانه)
مهربان، بخشاینده، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رحمه للعالمین
تصویر رحمه للعالمین
رحمت برای جهانها (جهانیان) پیغامبر اسلام ص
فرهنگ لغت هوشیار
بخشایش خدای براو باد، فخر خوارزم زمحشری را - رحمه الله علیه - قطعه ای دیدم در مدح خوارزمشاه، بخشایش خدا بر او باد
فرهنگ لغت هوشیار
خدا او را ببخشاید، سلطان کس فرستاد بخواجه بزرگ صدر الدین محمد بن المظفررحمه الله که خواجه امام عمر را بگوی
فرهنگ لغت هوشیار
موجب رحمت جهانها (جهانیان) محمد رسول الله ص تویی سایه لطف حق بر زمین پیمبر سایه لطف رحمه العالمین. (بوستان. کلیات)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحموت
تصویر رحموت
مهربانی بخشایش بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
بخشاینده تنها درباره خدا به کار می رود بخشانیده مهربان بخشاینده مهربان (خدا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحمت کردن
تصویر رحمت کردن
بخشودن و عفو کردن و آمرزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
بخشودن گذشتن گذشت کردن رحمت آمدن کسی را بر دیگری شفقت ورزیدن وی بر او، بخشودن وی او را عفو کردن وی او را، آمدن باران نزول باران
فرهنگ لغت هوشیار
رحمت آمدن کسی را بر دیگری شفقت ورزیدن وی بر او، بخشودن وی او را عفو کردن وی او را، آمدن باران نزول باران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحمت الهی
تصویر رحمت الهی
مهر خدایی، باران
فرهنگ لغت هوشیار