- رثاثه
- کهنگی، پوسیدگی
معنی رثاثه - جستجوی لغت در جدول جو
- رثاثه ((رَ ثَ))
- پوسیدگی، بدحالی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رثایه: موینده گرینده بر مرده زن
کهنه شدن جامه
پیچزبانی پیچیدگی در زبان
کهنه شدن، پوسیده شدن، کهنه شدن جامه، کهنگی، پوسیدگی
کالا، متاع، مال
سست دلی
کهنه پوسیده جمع رثاث
رث ها، لباسهای کهنه، جمع واژۀ رث