- ربوبه
- خدایی آفریدگاری
معنی ربوبه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پر مگس
خدا گشتن، شاهی فرمانروای، پیمان، کیش تیردان
پرستار کودک، دایه
اندلسی کنگر از گیاهان
سرپوش زنان مقنعه
چیزی را با تردستی برداشته و چابکی در برده، دزدیده تاراج شده، مجذوب
خوشی عمومی لذت، لذتی که به وقت جماع دست دهد
خدایی پروردگاری
خدائی، الهی
خدایی آفریدگاری
نم خیتی خیسی تری ژف نمناکی
روپوشه، روپوش، روبنده، چادر
چیزی یا کسی که دریده شده، دربرده
ربانی، خدایی
خوشی و لذتی که از چیزی یا کاری خصوصاً جماع به انسان دست می دهد، ویژگی کسی که در جماع به اوج خوشی و لذت می رسد
هدهد
ربوه پشته بلندی، گروه ده هزار تنی پشته بلندی توده بلند
ناپسری، گله گاو پدرام، جمع رب، جبه ها شیره ها خداوند صاحب مالک، مخدوم، خدا پروردگار جمع ارباب
کف شیر، مایه ماست، مانده شیر افزود بر آرش های روبه: نیاز، درویشی، سرگشتگی جانوری است از رده پستانداران گوشتخوار از نوع سگ. پوستش برنگهای سیاه سرخ زرد و بسیار نرم است و آنرا آستر جامه کنند. دمی بزرگ و پر مو دارد و به حیله گری مشهور است. یا روباه زرد آفتاب خورشید
زمین بلند، پشته، تپه
هدهد، پرنده ای خاکی رنگ، کوچک تر از کبوتر با خال های زرد، سیاه و سفید که روی سرش دسته ای پر به شکل تاج یا شانه دارد، در خوش خبری به او مثل می زنند، مرغ سلیمان، شانه به سر، بوبویه، بدبدک، پوپش، پوپک، کوکله، پوپ، بوبک، شانه سر، شانه سرک، پوپو، بوبو، پوپؤک
روباه، پستانداری گوشت خوار از خانوادۀ سگ ها با گوش های بلند، پوزۀ دراز و موهای نرم