- راکبه
- مونث راکب سوار سواره مونث راکب
معنی راکبه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث راسب استوار، ته مانده
بند انگشت
دایم برقرار، وظیفه مستمری راتبه مواجب جمع رواتب. راتبه جامگی، ایستا، روزی
بوگر خوشبوی
زن دیر نشین
مؤنث واژۀ راتب، وظیفه، مستمری، جیره
مؤنث واژۀ راهب، آنکه در دیر به سر می برد و به عبادت مشغول است، پارسا و عابد نصاری، دیرنشین، خائف، ترسنده، ترسان
مادراندر زن پدر. مونث راب: زن پدر زن بابا مامندر
سوار بر اسب یا شتر
زانو، آرنج از هر جانور ، سواری محل اتصال ران و ساق پا زانو جمع رکب رکبات
سوار، سوار بر اسب یا شتر
محل اتصال ساق پا و ران، زانو