ارتقأیابنده. (از متن اللغه) ، افسونگر: رجل راق، مرد افسونگر. (ازتاج العروس) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : و قیل من راق. (قرآن 75 / 28). ترجمه: و گفته شود کیست افسون کننده. (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 10 ص 169). نیست افسون کننده ای که برای او افسون کند و حامی او باشد. (از تاج العروس)
ارتقأیابنده. (از متن اللغه) ، افسونگر: رجل راق، مرد افسونگر. (ازتاج العروس) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : وَ قیل من راق. (قرآن 75 / 28). ترجمه: و گفته شود کیست افسون کننده. (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 10 ص 169). نیست افسون کننده ای که برای او افسون کند و حامی او باشد. (از تاج العروس)
ستاره ای است. (از اقرب الموارد). نام ستاره ای است که در دهان اژدهای جنگ واقع شده است. (آنندراج) (غیاث اللغات). رافض، در اصطلاح فلک صورتی که آن را ’جاثی علی رکبیه’ نیز نامند. (یادداشت مؤلف). رجوع به جاثی علی رکبیه در همین لغت نامه شود
ستاره ای است. (از اقرب الموارد). نام ستاره ای است که در دهان اژدهای جنگ واقع شده است. (آنندراج) (غیاث اللغات). رافض، در اصطلاح فلک صورتی که آن را ’جاثی علی رکبیه’ نیز نامند. (یادداشت مؤلف). رجوع به جاثی علی رکبیه در همین لغت نامه شود
محمد حسین متخلص به راقم و ملقب به افضل الشعراء شیرین سخن خان، او مؤلف فرهنگ فارسی ’بحر عجم’ میباشد که بسال 1268 هجری قمری بتألیف آن آغاز کرده است. (از مقدمۀ فرهنگ فارسی معین ص 43) عثمانی. مصطفی افندی. از خطاطان نامی عثمانی و شاگرد یدی قلعه لی بود که بسال 1181 هجری قمری درگذشت و در گورستان مرکز افندی بخاک سپرده شد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3) یکی از سلاطین مدیان که بنی اسرائیل ایشان را بقتل رسانیدند. (از قاموس کتاب مقدس) مردی ازنسل یهودا و از بنی حبرون بود. (قاموس کتاب مقدس) مردی از نسل مسنی. (از قاموس کتاب مقدس) آناطولی. از قاضی عسکرهای آناطول بوده و در سال 1241 هجری قمری درگذشته و در جوار زنجیرلی قپو بخاک سپرده شده است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
محمد حسین متخلص به راقم و ملقب به افضل الشعراء شیرین سخن خان، او مؤلف فرهنگ فارسی ’بحر عجم’ میباشد که بسال 1268 هجری قمری بتألیف آن آغاز کرده است. (از مقدمۀ فرهنگ فارسی معین ص 43) عثمانی. مصطفی افندی. از خطاطان نامی عثمانی و شاگرد یدی قلعه لی بود که بسال 1181 هجری قمری درگذشت و در گورستان مرکز افندی بخاک سپرده شد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3) یکی از سلاطین مدیان که بنی اسرائیل ایشان را بقتل رسانیدند. (از قاموس کتاب مقدس) مردی ازنسل یهودا و از بنی حبرون بود. (قاموس کتاب مقدس) مردی از نسل مسنی. (از قاموس کتاب مقدس) آناطولی. از قاضی عسکرهای آناطول بوده و در سال 1241 هجری قمری درگذشته و در جوار زنجیرلی قپو بخاک سپرده شده است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نویسنده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام) (از منتهی الارب). محرر کتاب. (ناظم الاطباء). محررنامه. کاتب. راسم. - راقم الحروف. رجوع به راقم حروف شود. - راقم حروف یا راقم الحروف، من نویسنده. (یادداشت مؤلف). نویسندۀ حروف و آنکه کاغذ را نوشته است. (ناظم الاطباء) : راقم حروف در جواب این سخن طعنه آمیز ایشان گفت که مرا این وقت چنین بخاطر میرسد... (مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه ص 195). و رجوع به ص 31 و 222 و 223 همان کتاب شود. ، خطدار. (ناظم الاطباء)
نویسنده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام) (از منتهی الارب). محرر کتاب. (ناظم الاطباء). محررنامه. کاتب. راسم. - راقم الحروف. رجوع به راقم حروف شود. - راقم حروف یا راقم الحروف، من نویسنده. (یادداشت مؤلف). نویسندۀ حروف و آنکه کاغذ را نوشته است. (ناظم الاطباء) : راقم حروف در جواب این سخن طعنه آمیز ایشان گفت که مرا این وقت چنین بخاطر میرسد... (مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه ص 195). و رجوع به ص 31 و 222 و 223 همان کتاب شود. ، خطدار. (ناظم الاطباء)