جمع واژۀ راشد در حالت نصب و جر. رجوع به راشد شود. - خلفاء راشدین، چهار خلیفۀ اول یعنی ابوبکر و عمر و عثمان و حضرت علی. (ناظم الاطباء). خلفاء راشدین، ابوبکر بن ابی قحافه، عمر بن الخطاب، عثمان بن عفان و علی بن ابیطالب رضی اﷲعنهم. (یادداشت مؤلف) : و الحقه بآبائه الخلفاء الراشدین. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 300). انتصب منصب آبائه الراشدین، ملحق گردانید او را بپدران او که خلفاء راشدین بودند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 310). و رجوع به خلفاء شود. - ائمۀ راشدین، در پیش شیعه دوازده امام است. (یادداشت مؤلف)
جَمعِ واژۀ راشد در حالت نصب و جر. رجوع به راشد شود. - خلفاء راشدین، چهار خلیفۀ اول یعنی ابوبکر و عمر و عثمان و حضرت علی. (ناظم الاطباء). خلفاء راشدین، ابوبکر بن ابی قحافه، عمر بن الخطاب، عثمان بن عفان و علی بن ابیطالب رضی اﷲعنهم. (یادداشت مؤلف) : و الحقه بآبائه الخلفاء الراشدین. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 300). انتصب منصب آبائه الراشدین، ملحق گردانید او را بپدران او که خلفاء راشدین بودند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 310). و رجوع به خلفاء شود. - ائمۀ راشدین، در پیش شیعه دوازده امام است. (یادداشت مؤلف)
داننده راز، واقف بر اسرار، برای مثال چون شما رندم امین و رازدان / دام دیگرگون نهم در پیششان (مولوی - لغت نامه - رازدان)، خدای رازدان کس را ز مخلوق / نکرده ست آگه از راز مستر (ناصرخسرو - لغت نامه - رازدان)
داننده راز، واقف بر اسرار، برای مِثال چون شما رندم امین و رازدان / دام دیگرگون نهم در پیششان (مولوی - لغت نامه - رازدان)، خدای رازدان کس را ز مخلوق / نکرده ست آگه از راز مستر (ناصرخسرو - لغت نامه - رازدان)
جایی است در کرمان. مؤلف تاریخ سیستان گوید: و عمرو به بیابان کرمان آمد، چون به راشدی برسید محمد بن عمرو بیمار شد و آنجا فرمان یافت. (تاریخ سیستان ص 245)
جایی است در کرمان. مؤلف تاریخ سیستان گوید: و عمرو به بیابان کرمان آمد، چون به راشدی برسید محمد بن عمرو بیمار شد و آنجا فرمان یافت. (تاریخ سیستان ص 245)
صاحب چهارمقاله نظامی عروضی نام این شاعر در شمار شعرای آل ناصر دین یعنی غزنویان می آورد و چنین میگوید: جز در این موضع از متن در هیچیک ازکتب تذکره و تاریخ نام این شاعر برده نشده است و ازبعضی قصاید مسعودسعد مفهوم میشود که راشدی از شعرای دربار سلطان ابوالمظفر و ظهیرالدوله رضی الدین ابراهیم بن مسعود بن محمود غزنوی (450- 492 هجری قمری) بوده است. از جمله قصیده ای گفته بوده که مطلعش این است: رونده شخصی قلعه گشا و صفدر پناه عسکر و آرایش معسکر. و هم مسعود در قصیدۀ جوابیۀ خود او را بحسن نظم و نثر میستاید و در قصیدۀ دیگر مرتبۀ راشدی را دون مرتبۀ خویش شمرده گوید: خدایگانا دانی که بندۀ تو چه کرد بشهر غزنین با شاعران چیره زبان هر آن قصیده که گفتیش راشدی یکماه جواب گفتم به زآن بدیهه هم به زبان اگر نه بیم بودی شها بحق خدای که راشدی را بفکندمی ز نام و ز نان. و در تذکره ها نامی از این شاعر نیست و دیوان او نیز دیده نشده است. رجوع به چهارمقاله ص 113 حاشیۀ دکتر معین شود هشام بن ابراهیم. از علمای علم رجال بود. (از ریحانه الادب ج 2)
صاحب چهارمقاله نظامی عروضی نام این شاعر در شمار شعرای آل ناصر دین یعنی غزنویان می آورد و چنین میگوید: جز در این موضع از متن در هیچیک ازکتب تذکره و تاریخ نام این شاعر برده نشده است و ازبعضی قصاید مسعودسعد مفهوم میشود که راشدی از شعرای دربار سلطان ابوالمظفر و ظهیرالدوله رضی الدین ابراهیم بن مسعود بن محمود غزنوی (450- 492 هجری قمری) بوده است. از جمله قصیده ای گفته بوده که مطلعش این است: رونده شخصی قلعه گشا و صفدر پناه عسکر و آرایش معسکر. و هم مسعود در قصیدۀ جوابیۀ خود او را بحسن نظم و نثر میستاید و در قصیدۀ دیگر مرتبۀ راشدی را دون مرتبۀ خویش شمرده گوید: خدایگانا دانی که بندۀ تو چه کرد بشهر غزنین با شاعران چیره زبان هر آن قصیده که گفتیش راشدی یکماه جواب گفتم به زآن بدیهه هم به زبان اگر نه بیم بودی شها بحق خدای که راشدی را بفکندمی ز نام و ز نان. و در تذکره ها نامی از این شاعر نیست و دیوان او نیز دیده نشده است. رجوع به چهارمقاله ص 113 حاشیۀ دکتر معین شود هشام بن ابراهیم. از علمای علم رجال بود. (از ریحانه الادب ج 2)
جمع واژۀ راشد در حال رفع. رجوع به راشد و راشدین شود. - خلفای راشدون یا راشدین، چهار خلیفۀ اول اند و تاریخ خلافت آنان بترتیب عبارتست از: ابوبکر (11-13 هجری قمری). عمر (13-23هجری قمری). عثمان (23- 35 هجری قمری). علی (35-40 هجری قمری). رجوع به اعلام المنجد و نیز رجوع به خلفاء راشدون و راشدین شود
جَمعِ واژۀ راشد در حال رفع. رجوع به راشد و راشدین شود. - خلفای راشدون یا راشدین، چهار خلیفۀ اول اند و تاریخ خلافت آنان بترتیب عبارتست از: ابوبکر (11-13 هجری قمری). عمر (13-23هجری قمری). عثمان (23- 35 هجری قمری). علی (35-40 هجری قمری). رجوع به اعلام المنجد و نیز رجوع به خلفاء راشدون و راشدین شود
جمع واژۀ راصد در حالت نصب و جر ولیکن در تداول فارسی در هر حالت بکار رود: راصدین اولی در اسلام ایرانیان بودند بزمان مأمون: یحیی بن ابی منصور کبیر المنجمین، خالد بن عبدالملک مروزی، سندبن علی و عباس بن مفید جوهری. (یادداشت مؤلف)
جَمعِ واژۀ راصد در حالت نصب و جر ولیکن در تداول فارسی در هر حالت بکار رود: راصدین اولی در اسلام ایرانیان بودند بزمان مأمون: یحیی بن ابی منصور کبیر المنجمین، خالد بن عبدالملک مروزی، سندبن علی و عباس بن مفید جوهری. (یادداشت مؤلف)