جدول جو
جدول جو

معنی راشدین - جستجوی لغت در جدول جو

راشدین
جمع راشد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) راشدون: خلفای راشدین
فرهنگ لغت هوشیار
راشدین
خلفای راشدین، چهار خلیفۀ بعد از پیامبر اسلام (ابوبکر، عمر، عثمان و علی)، خلفای اربعه
تصویری از راشدین
تصویر راشدین
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جمع راشد، راست یابان راشد در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) راشدین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رادین
تصویر رادین
(پسرانه)
بخشنده، جوانمرد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رامشین
تصویر رامشین
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی سبزوار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رامتین
تصویر رامتین
(دخترانه)
آرامش تن، موسیقی دان عهد ساسانیان، نام یکی از نوازندگان و موسیقیدانان در زمان ساسانیآنکه واضع ساز چنگ بوده است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از راستین
تصویر راستین
حقیقی، واقعی، امین، صادقانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناشدنی
تصویر ناشدنی
غیر ممکن، غیرممکن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هراشیدن
تصویر هراشیدن
استفراغ کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارشکین
تصویر ارشکین
حسود، با غیرت
فرهنگ لغت هوشیار
سرکردگی ارشد بودن رشیدتر و با کفایت تر بودن برتری و چیرگی داشتن، دارای درجه باتر بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باشیدن
تصویر باشیدن
ایستادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باشتین
تصویر باشتین
میوه ای که از درخت بر آید بی آنکه گل کند و بهار دهد
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی پرتو افکن تابا، شخانه خیز جایی در آسمان به گمان آن که شخانه (شهاب) از آن جا خاسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راحمین
تصویر راحمین
جمع راحم بخشایندگان رحم کنندگان، جمع راحم، بخشایندگان
فرهنگ لغت هوشیار
کوچ کننده رحلت کننده کوچنده جمع راحلین، جمع راحل، راهیان فراروان فراپروازان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راکعین
تصویر راکعین
جمع راکع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع راکب، شتر سواران سواران جمع راکب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) سواران
فرهنگ لغت هوشیار
نویسنده محرر محرر کتاب. یا راقم (این) سطور نویسنده از خود چنین تعبیر آورد، بافنده جامه جمع راقمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راهدان
تصویر راهدان
راهنما راهبر هادی دلیل
فرهنگ لغت هوشیار
جمع راهب، هیرسایان جمع راهب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رافدان
تصویر رافدان
دو رودان (دجله فرات)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راغبین
تصویر راغبین
جمع راغب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راسخین
تصویر راسخین
جمع راسخ، پایدارها استواران جمع راسخ راسخون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راستین
تصویر راستین
مستقیم، راست، مقابل کج و خم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخشیدن
تصویر رخشیدن
پرتو انداختن تابیدن روشن شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهاشدن
تصویر رهاشدن
نجات یافته خلاص گشتن (از قید و بند)
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی ماهی دریائی است از نوع (آلوز) شبیه به شاه ماهی ولی کوچکتر از آن بطول نزدیک به 52 صدم گز، موسم صید آن از خرداد تا آبان است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساعدین
تصویر ساعدین
دو ارش، دو بازو، دو بازو بند دو ساعد دو بازو، دو بازو بند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ساجد، فروتنان نگونیگران جمع ساجد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاحدین
تصویر جاحدین
جمع جاحد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حاسدین
تصویر حاسدین
جمع حاسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خراشیدن
تصویر خراشیدن
خراش دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراشیدن
تصویر تراشیدن
خراشیدن و پاک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاشیدن
تصویر شاشیدن
بول کردن
فرهنگ لغت هوشیار