- ذکر
- یاد کردن، ثنا و دعا مرد، نره، آلت مردی، آلت تناسل مرد مرد، نره، آلت مردی، آلت تناسل مرد
معنی ذکر - جستجوی لغت در جدول جو
- ذکر
- نرینگی، یاد، یادکرد، یادآوری
- ذکر
- مقابل انثی، مرد، نر، آلت مردی، بهترین نوع آهن و مس
- ذکر ((ذُ))
- یادگار، حفظ، تذکر، یادآوری
- ذکر ((ذَ کَ))
- نر، نرینه، جمع ذکور، آلت تناسلی مرد
- ذکر ((ذِ))
- یاد کردن، بیان کردن، یادآوری، نام، آوازه، شرح حال، ترجمه احوال، پند، موعظه، جمیل یاد نیکو، خیر یاد نیکو، جلی ذکری که صوفیان به آواز بلند ادا کنند، خفی ذکری که صوفیان در دل گوین
- ذکر
- یاد کردن، بر زبان راندن، مطلب یا موضوعی را بر زبان آوردن، یاد، آوازه، صیت، ثنا، جمع اذکار، دعا، نماز، ورد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یاد آوردن، تذکیر، بیان کردن
آوازه، تیزی در آدمی یا در شمشیر، جمع ذکر، مردان نرینگان
یادآوری، گوشزد
رسا تیز تر
نرینه، نر
بیاد آوردن، یاد کردن
به یادآورنده، وعظ کننده، واعظ
به یاد آمدن، به یاد آوردن، یاد کردن، یادآور شدن، پند گرفتن
مرد، نرینه، در علوم ادبی کلمه ای که در آن علامت تانیث نباشد
مرد، مقابل مونث
Admonishment, Admonition
предупреждение , предостережение
Ermahnung
застереження
napomnienie, przestroga
警告 , 劝诫
admoestação, advertência
ammonizione
amonestación
avertissement
vermaning, waarschuwing
การตักเตือน
teguran, peringatan
تذكيرٌ , تحذيرٌ
चेतावनी