جدول جو
جدول جو

معنی ذکری

ذکری
(ذِ را)
اسم مصدر از ذکر. تذکیر. یاد. یادآوردن. یادآوری. یادکرد. (دهار). یاد کردن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). تذکار. تذکیر. ذکر. تذکر، بیان کردن. خلاف نسیان، قیامت. ساعت. رستخیز. رستاخیز، توبه. انابه. بازگشت از گناه: و انّی له الذکری، وعظ. پند. اندرز. عبرت: و ذکری لاولی الالباب. و صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید: و ذکری مصدر است بمعنی ذکر. ومصدری بر وزن فعلی جز ذکری در زبان عرب نیامده است:مانند این آیات: و ذکری للمؤمنین. و ذکری لاولی الالباب. و انّی له الذکری
لغت نامه دهخدا