- ذوایب
- جمع ذوابه. پیشانیها، روییدنگاههای موی بر پیشانی، گیسوان
معنی ذوایب - جستجوی لغت در جدول جو
- ذوایب ((ذَ یِ))
- جمع ذؤابه، پیشانی ها، روییدنگاه های موی بر پیشانی، گیسوان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع ذوابه. پیشانیها، روییدنگاههای موی بر پیشانی، گیسوان
مونث شایب، عیب وصمت، شک گمان، جمع شوایب (شوائب)
نایبه ها، حادثه ها، بلاها، مصیبت ها، جمع واژۀ نایبه
شائبه ها، عیب ها، آلودگی ها، آمیختگی ها، شک و گمان ها، جمع واژۀ شائبه
مصائب و سختیهای زمانه
ناصیه، موی پیش سر
ذوب شونده گدازان، ذوب کننده گدازنده
ذوب شونده، گدازنده، گداز آن