- ذنابه
- پایان هر چیز، دنبایه چیزی، جای منتهای سیل وادی، خلاصه. پیرو دنباله رو خویشی، جویبار آبراهه
معنی ذنابه - جستجوی لغت در جدول جو
- ذنابه
- پیرو، دنباله، دنبالۀ چیزی، پایان چیزی، جایی از وادی که مسیل به آن منتهی شود
- ذنابه ((ذُ بَ یا بِ))
- پایان هر چیزی، دنبال چیزی، خلاصه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نوبت: (امروز بنابه ماست)
پیشانی، رستنگاه موی، گیسو، دستگیره شمشیر، گیس از چهره های سپهری، بالا -7 بالا نشینی
نیاز، اندک، مانده، مانده وام
خویشی، قرابت
مونث ذباب واحد ذباب یک مگس یک کلیز، مگسک از چهره های سپهری، باز مانده
کوتاه بالا مرد
پیشانی، محل روییدن موی بر پیشانی، شریف و اعلای هر چیز، ارجمندی
نیش کژدم
بچه ای که با بچه دیگر در یک موقع از یک شکم زائیده شده باشد
توبه و پشیمانی و بازگشت به سوی خدای تعالی، توبه و زاری
بدی، هنایش بد (هنایش تاثیر) بادساری (نخوت)
مونث سناب دراز شکم
دوقلو، دو بچه که در یک موقع از یک شکم زاییده شوند، توأم، دوبلغانه، توأمان، هم شکم، همزاد برای مثال دولت و ملت جنابه زاد چو جوزا / مادر بخت یگانه زای صفاهان (خاقانی - ۳۵۳ حاشیه)
به صورت توامانبرای مثال قصه چه کنم که در ره عشق / با محنت و غم جنابه زادیم (سنائی۲ - ۴۵۲)
به صورت توامان
ناصیه، موی بالای پیشانی، موی پیش سر، بلند و بالا از هر چیز
گلبرگ
انابت، رجوع از غفلت به ذکر. گفته اند که توبه در افعال ظاهری است و انابه در امور باطنی، فرار از خلق به سوی حق، بازگشتن به سوی خدا، توبه کردن، دست برداشتن از گناه، توبه
از ریشه پارسی دم
دم بند ریسمانی که دم ستور یا اشتر به تنگ می بندد
نام آور، گرامی، هوشیار زیرک
پایان جوی و رود
پایان تند ابرو
نوک کفش
میانه راه
پایان زمانه