جدول جو
جدول جو

معنی دیگرشدن - جستجوی لغت در جدول جو

دیگرشدن
بدل شدن، عوض شدن، مبدل گشتن
تصویری از دیگرشدن
تصویر دیگرشدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دیگر شدن
تصویر دیگر شدن
عوض شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دیگرگون
تصویر دیگرگون
متفاوت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دیگرگون
تصویر دیگرگون
نوع دیگر، دیگرگونه، شوریده، درهم برهم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیر شدن
تصویر دیر شدن
بتاخیر افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیگرگون
تصویر دیگرگون
دگرگون، جور دیگر، طور دیگر، واژگون و سرنگون، منقلب، رنگ دیگر
فرهنگ فارسی عمید
ممکن شدن فراهم شدن: و آنچ هیچ پادشاه را میسر نشد از مصادف دادن و کشتن او را میسر ببود. (راحه الصدور)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیگرگون
تصویر دیگرگون
((گَ))
رنگی دیگر، جور دیگر، طور دیگر، نوع دیگر، سرنگون، واژگون، مضطرب، شوریده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیگران
تصویر دیگران
سایرین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دیریدن
تصویر دیریدن
طول کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیریدن
تصویر دیریدن
دیر شدن، طول کشیدن، به طول انجامیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درشدن
تصویر درشدن
شلیک شدن، مردن، رفتن، مشغول شدن، مخلوط شدن، درآمدن، داخل شدن
فرهنگ فارسی عمید