خرامیدن. (برهان). خرامیدن با ناز. (فرهنگ فارسی معین) ، پرنعمت شدن. (برهان) ، تکبر و افاده کردن. (فرهنگ فارسی معین). بطر. (یادداشت مؤلف) : زین و زآن چند بود بر که و مه مر تو را کشّی و فیریدن و غنج. سوزنی. ، استهزاء کردن. (برهان). مسخره و استهزاء کردن. (فرهنگ فارسی معین)