جدول جو
جدول جو

معنی دیونه - جستجوی لغت در جدول جو

دیونه
لاتینی مگس خور از گیاهان
تصویری از دیونه
تصویر دیونه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مدیونه
تصویر مدیونه
مونث مدیون بدهکار نیشک مونث مدیون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیوانه
تصویر دیوانه
بیخرد، بیعقل، مجنون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیانه
تصویر دیانه
از ریشه پارسی دینداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیوانه
تصویر دیوانه
کسی که عقلش زایل شده باشد، بی عقل، مجنون، کنایه از بی خرد، هار مثلاً سگ دیوانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درونه
تصویر درونه
کمان، قوس، رنگین کمان، کمان حلاجی، آنچه به شکل کمان باشد، خمیده، کمانی، برای مثال بنفشه زار بپوشید روزگار به برف / درونه گشت چنار و زریره شد شنگرف (کسائی - ۴۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درونه
تصویر درونه
((دَ نَ یا نِ))
کمان حلاجی، هر چیز که به شکل کمان باشد، قوس قزح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیوچه
تصویر دیوچه
((چِ))
زالو، بیت، بید، حشره ای که پارچه های ابریشمی را می خورد و خراب می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیوانه
تصویر دیوانه
((نِ یا نَ))
همچون دیو، مانند دیوان، بی عقل، بی خرد
دیوانه مجنون کسی بودن: کنایه از عاشق و بی قرار بودن کسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیوچه
تصویر دیوچه
بید،
زالو، کرمی کوچک و سیاه رنگ که در آب زندگی می کند و با مکنده های روی بدنش خون جانوارن را می مکد، زرو، زلو، جلو، شلک، شلکا، شلوک، خرسته، مکل، دیوک، دشتی، علق برای مثال دل بپرداز زمانی و منه پشت بدو / که پدیدار شده دیوچه اندر نمدا (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۱۸)، زالو، برای مثال سگ نهای بر استخوان چون عاشقی / دیوچهوار از چه برخون عاشقی (مولوی - ۲۱۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درونه
تصویر درونه
مقابل برونه، درون، اندرون، شکم
درونج، گیاهی با ساقۀ بلند و مجوف که روی زمین می خوابد، برگ های شبیه برگ بادام، گل های زرد رنگ، ریشۀ گره دار و به شکل عقرب و طعم تلخ که در طب به کار می رود، درونک عقربی، درونک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیوانه
تصویر دیوانه
Batty, Berserk, Crazy, Demented, Insane, Raving, Wacky, Zany
دیکشنری فارسی به انگلیسی
сумасшедший , берсерк , безумный , бредящий , чокнутый
دیکشنری فارسی به روسی
verrückt, berserk, wahnsinnig
دیکشنری فارسی به آلمانی
божевільний , берсерк , божевільний , божевільний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
szalony, berserk, szaleńczy, zwariowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
疯狂的 , 狂热的
دیکشنری فارسی به چینی
maluco, berserk, louco, dementado, insano, delirante, excêntrico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
pazzo, berserk, demente, delirante, stravagante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
loco, berserk, dementado, delirante, chiflado, excéntrico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
fou, berserk, dément, délirant, farfelu, excentrique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
gek, berserk, delirant
دیکشنری فارسی به هلندی
جنونيٌّ , جنونيٌ , مجنونٌ
دیکشنری فارسی به عربی
משוגע , משוגע
دیکشنری فارسی به عبری
狂った , バーサーク , 狂気の , おかしな , 風変わりな
دیکشنری فارسی به ژاپنی
미친 , 버서크 , 이상한 , 괴상한
دیکشنری فارسی به کره ای
บ้า , บ้าคลั่ง , บ้า , Wahnsinnig
دیکشنری فارسی به تایلندی
পাগল , পাগল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دینه
تصویر دینه
(دخترانه)
انتقام یافته، نام دختر یعقوب (ع) و خواهر یوسف (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دینه
تصویر دینه
دیروز، روز گذشته وام که ادای آن را مدت معینی باشد
فرهنگ لغت هوشیار