- دیوانخانه
- بارگاه سلطنت، محکمه، دارلقضا
معنی دیوانخانه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عدلیه دادگستری (صفویان قاجاریان)
مانند دیوانگان همچون مجنونان
عدالت خانه، دارالحکومه، جای قضاوت و حکمرانی
جایگاه دیو محل دیوان
جایی که دوا سازند دارو خانه
جایی که مستمندان و بینوایان را نگه داری می کنند
جایی که فقیران ومستمندان را در آن نگهداری کننددارالعجزه
دارو فروشی، داروخانه
داروخانه، جای فروش دارو برای بیماران
میر بار