بدکننده. بدکار: هر که او بدگر است و بدکار است گر چه زنده ست کم ز مردار است. سنایی. مکن بد میامیزبا بدگران ز بد کردن بدگران کن کران. شمسی (یوسف و زلیخا). و رجوع به بدگری شود
بدکننده. بدکار: هر که او بدگر است و بدکار است گر چه زنده ست کم ز مردار است. سنایی. مکن بد میامیزبا بدگران ز بد کردن بدگران کن کران. شمسی (یوسف و زلیخا). و رجوع به بدگری شود
موجود بودن یک عنصر شیمیایی به دو یا چند شکل. هر یک از این اشکال را یک (شکل) دگروار آن عنصر خوانند. دگروارها در خواص فیزیکی (مانند رنگ و سختی) متفاوت اند و در عده یا ترتیب اتمها در مولکول و در فعالیت شیمیایی نیز ممکن است متفاوت باشند ولی در بیشتر خواص شیمیایی دیگر یکسان اند. نمونۀ بارز دگروارگی در کربون دیده می شود که سه دگروار آن کربون بی شکل، گرافیت و الماس است. ازسایر عناصر شیمیایی که دگروارگی آنها جالب است اکسیژن، فوسفور و گوگرد است. (از دایرهالمعارف فارسی)
موجود بودن یک عنصر شیمیایی به دو یا چند شکل. هر یک از این اشکال را یک (شکل) دگروار آن عنصر خوانند. دگروارها در خواص فیزیکی (مانند رنگ و سختی) متفاوت اند و در عده یا ترتیب اتمها در مولکول و در فعالیت شیمیایی نیز ممکن است متفاوت باشند ولی در بیشتر خواص شیمیایی دیگر یکسان اند. نمونۀ بارز دگروارگی در کربون دیده می شود که سه دگروار آن کربون بی شکل، گرافیت و الماس است. ازسایر عناصر شیمیایی که دگروارگی آنها جالب است اکسیژن، فوسفور و گوگرد است. (از دایرهالمعارف فارسی)
دیگر دیگری:) تو این کار را نکنی دیگری میکند. (توضیح: بنظر میاید که در قدیم این کلمه با یای وحدت و نکره تلفظ میشد (یعنی: یکی دیگر شخصی دیگر) :) من پسر را به پدر تهنیت آوردم ازآن که ندیدم بجهان مر پدرش را دگری . (دیوان فرخی 379)
دیگر دیگری:) تو این کار را نکنی دیگری میکند. (توضیح: بنظر میاید که در قدیم این کلمه با یای وحدت و نکره تلفظ میشد (یعنی: یکی دیگر شخصی دیگر) :) من پسر را به پدر تهنیت آوردم ازآن که ندیدم بجهان مر پدرش را دگری . (دیوان فرخی 379)