جدول جو
جدول جو

معنی دوش - جستجوی لغت در جدول جو

دوش
شانه، کتف، قسمت بالای پشت، کول آلتی شبیه سر آبپاش که در گرمابه به شیر آب میبندند و در زیر آن بدن خود را شستشو میدهند، شانه و کتف
فرهنگ لغت هوشیار
دوش
شانه، کول، کتف، قسمت بالای پشت
دیشب، شب گذشته
پسوند متصل به واژه به معنای دوشنده مثلاً شیردوش، گاودوش
شیر آب حمام که دارای سوراخ های ریز است و آب را به صورت افشان، از بالا به روی تن شخص می ریزد
تصویری از دوش
تصویر دوش
فرهنگ فارسی عمید
دوش
شب گذشته
تصویری از دوش
تصویر دوش
فرهنگ فارسی معین
دوش
کتف، شانه
تصویری از دوش
تصویر دوش
فرهنگ فارسی معین
دوش
آلتی مشبک مانند سر آب پاش که در گرمابه به شیر آب بندند و در زیر آن شستشو کنند
دوش گرفتن: حمام کردن
تصویری از دوش
تصویر دوش
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دوشک
تصویر دوشک
پارسی تازی گشته دوشک تشک توشک تشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشق
تصویر دوشق
خانه میانگین سراچه
فرهنگ لغت هوشیار
تحلب دوشش داشتن (تاج المصادر)، (نرد) آوردن دو تاس که هر یک شش خال داشته باشد جفت شش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشس
تصویر دوشس
فرانسوی والا زن میرو زن دوک زوجه دوک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشا
تصویر دوشا
شیره (مطلقا)، شیره انگور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشس
تصویر دوشس
عنوان اشرافی زنانه در اروپا، همسر دوک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوشه
تصویر دوشه
((ش))
ظرفی که در آن شیر بدوشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوشک
تصویر دوشک
((شَ))
توشک، تشک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوشس
تصویر دوشس
((ش))
زن دوگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوشا
تصویر دوشا
((سَ دِ))
دوشنده، قابل دوشیدن، هر حیوانی که شیر دهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوشک
تصویر دوشک
نهالی، بستر، زیرانداز آکنده از پشم یا پنبه که روی زمین یا تختخواب می اندازند و بالای آن می خوابند، برخوابه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوشا
تصویر دوشا
دوشنده، دوشیدنی، برای مثال ز گاوان صدوسی هزار از شمار / ز میشان دوشا هزاران هزار (اسدی - ۳۶۵)، گاو یا گوسفند که شیر بدهد و شیر او را بدوشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوشه
تصویر دوشه
ظرف شیر دوشیدن، ظرفی که در آن شیر بدوشند، گاودوش، گاودوشه، کاویش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ددوش
تصویر ددوش
حیوانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوشیزه
تصویر دوشیزه
آنسه، خانم، باکره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوشیزگی
تصویر دوشیزگی
بکارت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوشیزگان
تصویر دوشیزگان
ابکار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوشاب
تصویر دوشاب
شربت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوشنبه
تصویر دوشنبه
ماه شید
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوشینه
تصویر دوشینه
منسوب به دوش (شب گذشته) دیشبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشین
تصویر دوشین
دوشینه، دیشبین
فرهنگ لغت هوشیار
بکر (اعم از مرد و زن)، دختر بکر جمع دوشیزگان یا دوشیزگان جنت حوران بهشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشیزگی
تصویر دوشیزگی
دختری، باکره بودن
فرهنگ لغت هوشیار
بکر (اعم از مرد و زن)، دختر بکر جمع دوشیزگان یا دوشیزگان جنت حوران بهشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشیده
تصویر دوشیده
شیر بیرون کشیده (پستان زن گاو و گوسفند و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشیدنی
تصویر دوشیدنی
لایق و سزاوار دوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشیدن
تصویر دوشیدن
فشردن دو پستان و شیر بیرون کردن، استمراء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشنه
تصویر دوشنه
ظرفی که در آن شیر می دوشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشنبه
تصویر دوشنبه
مه شید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشکچه
تصویر دوشکچه
تشک کوچک و خرد
فرهنگ لغت هوشیار