دوبار شش. دو ضربدر شش. دوازده. (شرفنامۀ منیری) ، (اصطلاح نرد) به معنی داو دوازده که در بازی نرد می باشد. (آنندراج) (غیاث). داوی است در بازی نرد (پچیس) که حریف دوازده آورد و بازی را برد و آن را بهار هم گویند و بهار در اصل باره بوده به معنی دوازده. (ازلغت محلی شوشتر). دوتا شش. جفت شش. نقش دوتا شش که در بازی نرد بر رو قرار گیرد. (از یادداشت مؤلف). - دوشش انداختن، آوردن نقش دوشش در بازی نرد که در آغاز بازی حریف را از خروج خانه وی و نیز ورود به خانه خود بازدارد. (یادداشت مؤلف). - دوشش نشستن، عبارت است ازنقش دوچهار زدن و نقش دوشش نشستن. (از آنندراج) : دوششی به این رسایی ننشست عاشقی را تو و فکر کشتن من، من و ذوق جان سپاری. درویش واله (از آنندراج)