- دورافتاده
- آنکه یا آنچه در محل دور قرار گرفته، ویژگی زمین یا خانه ای که از آبادی و از مردم دور باشد
معنی دورافتاده - جستجوی لغت در جدول جو
- دورافتاده
- Farflung
- دورافتاده
- удалённый
- دورافتاده
- abgelegen
- دورافتاده
- віддалений
- دورافتاده
- odległy
- دورافتاده
- lontano
- دورافتاده
- lointain
- دورافتاده
- afgelegen
- دورافتاده
- بعيدٌ جدًّا
- دورافتاده
- दूरस्थ
- دورافتاده
- ห่างไกล
- دورافتاده
- দূরবর্তী
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جدا شدن، فاصله پیدا کردن، دور ماندن
شخصی یا شی که نسبت به فرد یا جامعه دور باشد: (آن محل دور افتاده را از جهت آن انتخاب کرده بود که کسی به اسرارش پی نبرد)
کاهیده کاسته
تنگدل
کنایه از کاردیده، تجربه دیده، عاشق
از میان رفته از بین رفته نابود شده، درافتاده از مد افتاده
از میان رفته، نابود شده، برانداخته، منقرض
منسوخ شدن از مد افتادن باب روز نبودن: دیگر شلیته و تنبان ورافتاد، از بین رفتن نیست و نابود شدن: با آل علی هر که در افتاد ور افتاد)