معنی بارافتاده بارافتاده (اُ دَ / دِ) آنکه بار او از حیوان بارکش بیفتد. مجازاً، وامانده از راه: یار بارافتاده را در کاروان بگذاشتند بیوفا یاران که بربستند بار خویش را. سعدی (خواتیم) لغت نامه دهخدا