جدول جو
جدول جو

معنی دوجه - جستجوی لغت در جدول جو

دوجه
از تیره پروانه واران جزو دسته شبدرها که گل آن سفید یا ارغوانی و یا صورتی است شکل گل کروی و دارای خارهای غلاب مانندیست که بر پشم گوسفندان بهنگام چرا میچسبد. دوزه دووجه دو ستو
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از توجه
تصویر توجه
روی آوری، پروا، رویکرد، منید، پرداختن، دریافت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوده
تصویر دوده
آل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوکجه
تصویر دوکجه
آکلاد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درجه
تصویر درجه
پله، پایه، مرتبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دمجه
تصویر دمجه
راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلجه
تصویر دلجه
دیرگاه واپسین پاس شب، شبروی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درجه
تصویر درجه
زینه، پایه، دسته، جایگاه، میزان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زوجه
تصویر زوجه
همسر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوره
تصویر دوره
چرخه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از موجه
تصویر موجه
درست انگاشته، پذیرفتنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بوجه
تصویر بوجه
به روش به گونه ی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دویه
تصویر دویه
زن بیمار تباه شکم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوله
تصویر دوله
پشته، تپه، گردباد، ناله و فریاد، و زوزه سگ و شغال هم گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوکه
تصویر دوکه
بدی، دشمکنی، خرما بن هندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوحه
تصویر دوحه
درخت بزرگ پر شاخ و بال و پر سایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دواه
تصویر دواه
آمه خوالستان هم آوای تابستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوره
تصویر دوره
یک دور گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
جسم نرم و سیاهرنگ و چرب که از دود نفت میگیرند، از سوزاندن بعضی مواد صمغی و سقزی هم بدست میاید، و بمعنی دودمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوقه
تصویر دوقه
از لاتینی دوشس والاگاه میرو مونث دوق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوغه
تصویر دوغه
صافی که بدان روغن را صاف کنند
فرهنگ لغت هوشیار
از تیره پروانه واران جزو دسته شبدرها که گل آن سفید یا ارغوانی و یا صورتی است شکل گل کروی و دارای خارهای غلاب مانندیست که بر پشم گوسفندان بهنگام چرا میچسبد. دوزه دووجه دو ستو
فرهنگ لغت هوشیار
از تیره پروانه واران جزو دسته شبدرها که گل آن سفید یا ارغوانی و یا صورتی است شکل گل کروی و دارای خارهای غلاب مانندیست که بر پشم گوسفندان بهنگام چرا میچسبد. دوزه دووجه دو ستو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روجه
تصویر روجه
شتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زوجه
تصویر زوجه
جمع زوج، شویان شوهران مونث زوج: زن همسرمرد زن همسر مرد جمع زوجات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوجه
تصویر جوجه
بچه مرغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوجه
تصویر اوجه
بزرگتر، با عظمت تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توجه
تصویر توجه
روی نهادن، روی آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
پارچه ای چهار گوش که در زیر بغل جامه دوزند بغلک، پارچه مثلث متساوی الساقین که از تریز جامه ببرند تا خشتک را بر آن دوزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوله
تصویر دوله
دول، دولچه، دلو کوچک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درجه
تصویر درجه
پایه، پله، رتبه، مرتبه، هر یک از تقسیمات یک وسیله مثل بارومتر و ترمومتر یا چیز دیگر که به چند قسمت تقسیم شده باشد، در ریاضیات یک جزء از ۳۶۰ جزء محیط دایره، در امور نظامی مقام و رتبۀ نظامی مثلاً درجۀ سرهنگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوته
تصویر دوته
دوتا، دولا، خمیده، کج، منحنی، دوتو، دوتوی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توجه
تصویر توجه
رو کردن، روی آوردن، رو گرداندن به طرف چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوره
تصویر دوره
گردش، گردش گرد چیزی، یک دور گردیدن، یک بار گردیدن
عهد و زمان
در موسیقی اکتاو، گام
سبوی بزرگ که دو دسته دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوله
تصویر دوله
پشته، تپه، زمین سربالا یا سراشیب، گودال
گرد و غبار، گردباد
ناله، فریاد، زوزۀ سگ و شغال
فرهنگ فارسی عمید