- دوتا
- دولا، خمیده، کج، منحنی
دوتار
معنی دوتا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نوعی ساز سیمی که میان بعضی طوایف متداول است
مرکب، جوهر
یونانی وات چهارم در واتگروه یونانی، پیله خشکی سه گوش در دهانه رودخانه را گویند حرف چهارم از الفبای یونانی بشکل مثلث، قطعه ای از خاک بشکل دلتا یعنی مثلث که در مصب رودی بصورت جزیره تشکیل شود
دوم اینکه
ساخته نادرست فارسی گویان دویم دریا مجلس نمایندگان ملت در کشور روسیه
منحنی، دوتاء، خم، خمیده
ظرف مرکب برای نوشتن
شیره (مطلقا)، شیره انگور
دوتا، دولا، خمیده، کج، منحنی، دوتو، دوتوی
دوتا، دولا، خمیده، کج، منحنی، دوتوی، دوته
چهارمین حرف الفبای یونانی مطابق دال به شکل δ، در علم جغرافیا قطعۀ خاک سه گوش و جزیره مانند که در مصب رود به دلیل رسوب مواد سیلابی تشکیل می شود
((دِ))
فرهنگ فارسی معین
حرف چهارم از الفبای یونانی به شکل ë، قطعه خاک جزیره مانندی به شکل مثلث در مصب رود که از مواد سیلابی و رسوبی تشکیل می شود
مجلس نمایندگان ملت در کشور روسیه
دوتا، تاشده، خمیده
دوشنده، دوشیدنی، برای مثال ز گاوان صدوسی هزار از شمار / ز میشان دوشا هزاران هزار (اسدی - ۳۶۵) ، گاو یا گوسفند که شیر بدهد و شیر او را بدوشند
ظرف کوچکی که در آن مرکب یا جوهر می ریزند برای نوشتن، مرکب دان، دویت
دارو
دارو، آنچه بدان مریض را معالجه کنند، آنچه که بدان مریض را معالجه کنند دارو جمع ادویه، می باده (گویش گیلکی) دارو آنچه که بدان مریض را معالجه کنند دارو جمع ادویه
آنچه بیمار را با آن معالجه کنند، دارو
Binary, Dual
двоичный , двойной
binär, dual
двійковий , подвійний
binarny, podwójny
二进制的 , 双重的
binário, dual
binario, duale
binario, dual