معنی دوتار - فرهنگ فارسی عمید
معنی دوتار
- دوتار
- نوعی ساز سیمی که میان بعضی طوایف متداول است
تصویر دوتار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با دوتار
دوتار
- دوتار
- که دارای دوتار باشد. که دو رشته و تار داشته باشد، نام سازی مثل سه تار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دوچار
- دوچار
- ملاقات ناگهانی و بدون انتظار، برخورد، رویارو قرار گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
اوتار
- اوتار
- جمع وتر، پارسی تازی شده تارها، تارهای سازی، رودهای کمان جمع وتر تارها زهها، تارهای ساز زههای ساز که بناخن یا زخمه نوازند
فرهنگ لغت هوشیار