- دوامه (دُوْ وا مَ)
بادپر. ج، دوّام. (منتهی الارب). گردنا. (زمخشری). گردنای. (دهار). گردناک. بازیی است. ج، دوامات. (مهذب الاسماء). مقثّه. مطثّه. (السامی فی الاسامی). گردنای و آن رابه مکبع یعنی تازیانه زنند تا بگردد. فلکه ای که کودکان ریسمانی بدان بسته بر زمین افکنند و گردد. گردنا. (یادداشت مؤلف). کره مانندی است چوبین که طفلان بدان بازی کنند می افکنند آن را پس می گردد بر زمین و آواز می کند. به فارسی بادپر است. ج، دوام. (آنندراج)
