- دوادم
- سرخابه آب سرخی که از برخی درختان بیرون آید
معنی دوادم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لحظه به لحظه
لحظه به لحظه، دمبدم، پیوسته، دمی بر دمی، پی در پی
یک کرم ریزه
جمع خادم، خدمتکاران
پیوسته، پی در پی، به طور پیوسته، دمادم
پیوسته، پی در پی، به طور پیوسته، دمادم
جمع واژۀ قادمه، قادم، پیشرو، پر دراز از بال مرغ
جمع قادم، سرها سرها آدمیان، جمع قادمه، پرها دراز
دیرندگی
پایدار شدن، ایستادگی کردن
شتابنده تیز رو، کرم ریزه
دولبه، از دو سو ببرد
دارای دو دم یا دو لبه مثلاً شمشیر دودم
پایدار شدن، همیشه بودن، ثبات و بقا، همیشگی بودن
Durability, Permanence
прочность , постоянство
Haltbarkeit, Beständigkeit
міцність , постійність
trwałość
耐用性 , 永久性
durabilidade, permanência
durabilità, permanenza
durabilidad, permanencia
durabilité, permanence
duurzaamheid, permanentie
daya tahan, keberlanjutan
متانةٌ , دوامٌ
टिकाऊपन , स्थायित्व
עמידות , קֶבַע
耐久性 , 永続性
내구성 , 영속성