تخلص سلطان محمد خدابنده است که پسر شاه طهماسب صفوی و پادشاهی صاحب جود و کرم بود و در فن نقاشی و موسیقی مهارت داشت. این ابیات از اوست: چو نقش ابروی او در شراب ناب نماید هلال عید بود کز فلک در آب نماید فغان که نیست چنان محرمی که نامۀ شوقم زروی لطف نهانی بدان جناب نماید ز دردمندی فهمی به واجبی شود آگه از این غزل دو سه بیتی گرانتخاب نماید. این رباعی هم از اوست: دلدار مرا به رغم اغیار امشب داده ست به بزم خویشتن بار امشب ای صبح چراغ عیش ما را نکشی زنهار دم خویش نگه دار امشب. (از مجمعالخواص صادقی کتابدار ص 9 و 10) اسمش میر شمس الدین محمد. اصلش از قریۀ خبیص کرمان و در زمان سلطان محمد صفوی صدرممالک محروسه بود. (از آتشکدۀ آذر چ سنگی ص 122)
تخلص سلطان محمد خدابنده است که پسر شاه طهماسب صفوی و پادشاهی صاحب جود و کرم بود و در فن نقاشی و موسیقی مهارت داشت. این ابیات از اوست: چو نقش ابروی او در شراب ناب نماید هلال عید بود کز فلک در آب نماید فغان که نیست چنان محرمی که نامۀ شوقم زروی لطف نهانی بدان جناب نماید ز دردمندی فهمی به واجبی شود آگه از این غزل دو سه بیتی گرانتخاب نماید. این رباعی هم از اوست: دلدار مرا به رغم اغیار امشب داده ست به بزم خویشتن بار امشب ای صبح چراغ عیش ما را نکشی زنهار دم خویش نگه دار امشب. (از مجمعالخواص صادقی کتابدار ص 9 و 10) اسمش میر شمس الدین محمد. اصلش از قریۀ خبیص کرمان و در زمان سلطان محمد صفوی صدرممالک محروسه بود. (از آتشکدۀ آذر چ سنگی ص 122)
عبدالله بن جعفر. از علمای نحو و با ابوالفرج محمد بن اسحاق الندیم صاحب الفهرست قریب العهد بوده است و به نوشتۀ ابن ندیم او راست: 1- کتاب القوافی. 2- کتاب اللغات. (یادداشت مؤلف)
عبدالله بن جعفر. از علمای نحو و با ابوالفرج محمد بن اسحاق الندیم صاحب الفهرست قریب العهد بوده است و به نوشتۀ ابن ندیم او راست: 1- کتاب القوافی. 2- کتاب اللغات. (یادداشت مؤلف)
اسمش قلی است در آن بلده (یزد بسرتراشی میگذرانیده. این قطعه از اوست: شنیدم که دوشینه در بزم غیر می ناب از جام زر خورده ای ندانم در آن بزم پرشور و شر دوپیمانه یا بیشتر خورده ای بهر حال در شهر آوازه است که جز باده چیز دگر خورده ای. (آتشکدۀ آذر چ شهیدی ص 267) مولانا دامی استرآبادی است و قصیدۀ او نیکوست و بسی خوش طبع و خوش خلق است و خیالات غریبه دارد و این مطلع از اوست: آن پری را که ز گلبرگ قبا در بر اوست هر طرف بند قبا نیست که بال و پر اوست، (مجالس النفائس ص 260)
اسمش قلی است در آن بلده (یزد بسرتراشی میگذرانیده. این قطعه از اوست: شنیدم که دوشینه در بزم غیر می ناب از جام زر خورده ای ندانم در آن بزم پرشور و شر دوپیمانه یا بیشتر خورده ای بهر حال در شهر آوازه است که جز باده چیز دگر خورده ای. (آتشکدۀ آذر چ شهیدی ص 267) مولانا دامی استرآبادی است و قصیدۀ او نیکوست و بسی خوش طبع و خوش خلق است و خیالات غریبه دارد و این مطلع از اوست: آن پری را که ز گلبرگ قبا در بر اوست هر طرف بند قبا نیست که بال و پر اوست، (مجالس النفائس ص 260)
گیاهی است شبیه به نبات جو، بهماه، یکی یا واحد و جمع در وی یکسان است، و الف آن برای تأنیث، پس منون نشود. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نباتی است شبیه به نبات جو و از آن کوتاه تر و باریکتر و خوشۀ آن شبیه به شیلم و منبتش مواقع سایه ناک است. (از تحفۀ حکیم مؤمن). نصل. صفار. دیو گندم
گیاهی است شبیه به نبات جو، بهماه، یکی یا واحد و جمع در وی یکسان است، و الف آن برای تأنیث، پس منون نشود. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نباتی است شبیه به نبات جو و از آن کوتاه تر و باریکتر و خوشۀ آن شبیه به شیلم و منبتش مواقع سایه ناک است. (از تحفۀ حکیم مؤمن). نصل. صُفار. دیو گندم
از نظر تشریح درزی است در استخوانهای جمجمه که از میان درز اکلیلی بر میان سر میرود تا بزاویۀ درز لامی، و آنرا سهمی و سفودی نیز گویند. درزی که قحف را از وسط در طول به دو بخش کند. (یادداشت بخط مؤلف)
از نظر تشریح درزی است در استخوانهای جمجمه که از میان درز اکلیلی بر میان سر میرود تا بزاویۀ درز لامی، و آنرا سهمی و سفودی نیز گویند. درزی که قحف را از وسط در طول به دو بخش کند. (یادداشت بخط مؤلف)
عبدالقادر بن علی الحسین. نزیل مدینه و خادم فراشه شریفه در حجرۀ نبویه. او راست: اربع رسایل: 1- میزان العدل فی مقاصد احکام الرمل. 2- فواتح الرغائب فی خصوصیات اوقات الکواکب. 3- زهرالمروج فی دلائل البروج. 4- لطائف الأشاره فی خصائص الکواکب السیاره و آن با کتاب شمس المعارف الکبری در بمبئی بسال 1287هجری قمری و در مصر ذیل شمس المعارف الکبری بسال 1318هجری قمری بطبع رسیده است. (معجم المطبوعات)
عبدالقادر بن علی الحسین. نزیل مدینه و خادم فراشه شریفه در حجرۀ نبویه. او راست: اربع رسایل: 1- میزان العدل فی مقاصد احکام الرمل. 2- فواتح الرغائب فی خصوصیات اوقات الکواکب. 3- زهرالمروج فی دلائل البروج. 4- لطائف الأشاره فی خصائص الکواکب السیاره و آن با کتاب شمس المعارف الکبری در بمبئی بسال 1287هجری قمری و در مصر ذیل شمس المعارف الکبری بسال 1318هجری قمری بطبع رسیده است. (معجم المطبوعات)
کمانی زبانزد هندسه گونه ای چنبره (منحنی) که به کمان کشیده همانند است منسوب به سهم، یا شلجمی شکلی که هر نقطه آن از یک نقطه ثابت به نام کانون و یک خط ثابت به نام هادی به یک فاصله میباشد
کمانی زبانزد هندسه گونه ای چنبره (منحنی) که به کمان کشیده همانند است منسوب به سهم، یا شلجمی شکلی که هر نقطه آن از یک نقطه ثابت به نام کانون و یک خط ثابت به نام هادی به یک فاصله میباشد
منسوب به دهن مربوط به دهان: ساز دهنی، آلتی تعبیه شده در تلفون که گوینده دهن خدد را نزدیک بدان نگاهداشته سخن گوید مقابل گوشی، قیف مانندیست لاستیکی در هواپیماهای بدون دستگاه بی سیم که وسیله سخن گفتن خلبانان است. در هواپیماهای دارای بی سیم از کائوچو ساخته میشود و مانند تلفن کار میکند
منسوب به دهن مربوط به دهان: ساز دهنی، آلتی تعبیه شده در تلفون که گوینده دهن خدد را نزدیک بدان نگاهداشته سخن گوید مقابل گوشی، قیف مانندیست لاستیکی در هواپیماهای بدون دستگاه بی سیم که وسیله سخن گفتن خلبانان است. در هواپیماهای دارای بی سیم از کائوچو ساخته میشود و مانند تلفن کار میکند
وهمی در فارسی پنداره ای سمرادین منسوب به وهم: خیالی تخیلی مقابل حقیقی: (اول لذت و آن جسمانی باشد یا غیر جسمانی وهمی باشد یاحقیقی)، ناشی از تصور غلط پنداری
وهمی در فارسی پنداره ای سمرادین منسوب به وهم: خیالی تخیلی مقابل حقیقی: (اول لذت و آن جسمانی باشد یا غیر جسمانی وهمی باشد یاحقیقی)، ناشی از تصور غلط پنداری