جدول جو
جدول جو

معنی دیمی

دیمی((دِ))
غله ای که فقط با آب باران نمو کرده باشد، بی مطالعه، الکی، خود بار آمده
تصویری از دیمی
تصویر دیمی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دیمی

دیمی

دیمی
مأخوذ از دو فعل ماضی عربی، مرگ و نیستی.
- مات و فات گفتن یا قائل به مات و فات بودن، یعنی منکر معاد بودن و منکربعث و نشور و منکر بقای روح بودن. شاید مأخوذ از قول قس بن ساعده است: من عاش مات و من مات فات و کل ما هو آت آت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مات شود
لغت نامه دهخدا