دستبند، چوبدستی، عصا، برای مثال وقت قیام هست عصا دستگیر من / بیچاره آنکه او کند از دستوار پای (کمال الدین اسماعیل - ۱۲۱)، دستیار، مددکار، همدست، برای مثال به ایران بسی دوستدارش بود / چو خاقان یکی دستوارش بود (فردوسی - ۸/۱۸۹)
دستبند، چوبدستی، عصا، برای مِثال وقت قیام هست عصا دستگیر من / بیچاره آنکه او کند از دستوار پای (کمال الدین اسماعیل - ۱۲۱)، دستیار، مددکار، همدست، برای مِثال به ایران بسی دوستدارش بُوَد / چو خاقان یکی دستوارش بُوَد (فردوسی - ۸/۱۸۹)
دهی است جزء دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در 160هزارگزی شمال باختری فرمهین و 10هزارگزی راه مالرو عمومی. با 607 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است و از فرمهین میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است جزء دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در 160هزارگزی شمال باختری فرمهین و 10هزارگزی راه مالرو عمومی. با 607 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است و از فرمهین میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی از دهستان برائان بخش حومه شهرستان اصفهان. واقع در 20هزارگزی جنوب خاوری اصفهان و 12هزارگزی راه سابق یزد، با 143 تن سکنه، آب آن از زاینده رود و چاه و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
دهی از دهستان برائان بخش حومه شهرستان اصفهان. واقع در 20هزارگزی جنوب خاوری اصفهان و 12هزارگزی راه سابق یزد، با 143 تن سکنه، آب آن از زاینده رود و چاه و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)