معنی استجابت
- استجابت
- پذیرفتن، پذیرش
واژههای مرتبط با استجابت
استجابت
- استجابت
- پاسخ گفتن پذیرفتن
استجابت
- استجابت
- پذیرفته شدن، مستجاب شدن، قبول کردن، پذیرفتن
استجابت
- استجابت
- پاسخ گفتن، پذیرفتن
استجابت
- استجابت
- اجابت، برآوری، پذیرش، قبول
استنابت
- استنابت
- بنیابت خواستن کسی را
استطابت
- استطابت
- پاکی جستن، پاکیزه دانستن پاکیزگی خواستن پاکی جستن، پاک یافتن پاکیزه دانستن
استجازت
- استجازت
- دستوری خواستن اجاره طلبیدن رخصت خواستن، جمع استجازات
استجابه
- استجابه
- پذیرفتن، پاسخ گفتن، پاسخ جویی پاسخ خواهی، واکنش
استذابت
- استذابت
- گداختن، گدازگی
